امام خمینی : نگذارید این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد / دو خطری که انقلاب را تهدید می کند: مسئولان نااهل و ...
شاید هیچ کشوری در جهان وجود نداشته باشد که به اندازه ایران ، در یک مقطع زمانی فشرده 33 ساله این همه تضییقات را تحمل کرده باشد: درگیری های داخلی ، کودتا ، امواج ترورها ، جنگ تمام عیار هشت ساله ، تحریم های اقتصادی ، فشارهای سیاسی و ... .
واقعیت این است که این فشارها و تحمیل ها ، آسیب های متعددی را متوجه کشور کرده است که از دست دادن بزرگ ترین ذخایر انسانی این کشور در ترورها و دوران دفاع مقدس و بالا رفتن هزینه های سازندگی از آن جمله است ؛ اما برغم همه این ها ، نتیجه تمام این مداخلات و فشارها ، شکست بوده است . این ، سخن البته شعار نیست و دلیلش نیز این است که "جمهوری اسلامی" هنوز پابرجاست و مگر نه این است که همه این طرح ها و تحریم ها و جنگ ها و ترورها برای این بوده است "جمهوری اسلامی" از جغرافیای سیاسی جهان محو شود؟!
جمهوری اسلامی ایران ، برغم ایستادگی در برابر این حجم عظیم از تهدیدهای عملیاتی شده و گذر موفقیت آمیز از آنها ، اینک در برابر دو خطر جدید و جدی قرار گرفته و نگرانی دوستداران نظام نیز از همین است.
نه! سخن از تحریم های جدید بانکی و نفتی نیست! نمی خواهیم شعار دهیم و بگوییم این تحریم ها هیچ گونه اثری نخواهند داشت ؛ بی تردید هر گونه فعل و انفعالی در حوزه اقتصاد کلان ایران ، بر اقتصاد خرد و نهایتاً معیشت مردم اثر خواهد گذارد . مردم ایران البته پیش از این ، محدودیت های شدیدتر اقتصادی را نیز تجربه کرده و در همان حال در دفاع از نظام خود ، حتی از نثار جان هم دریغ نکرده اند. هنوز فراموش نکرده ایم دوران جنگ را که حتی صابون و مواد شوینده هم سهمیه بندی بود و کوپن حرف اول و آخر اقتصاد خانواده ها بود.
آنچه در آن زمان ، مردم را در کنار نظام نگه داشت ، این بود که مردم ، جمهوری اسلامی را "نظام خود" و مسوولان نظام را "از خود" می دانستند. اتفاقاً آن دو خطری که امروز "جمهوری اسلامی" را تهدید می کند ، مرتبط با همین دو تعبیر کلیدی و دو نقطه قوت نظام است.
این جمله مام راحل(ره) را حتماً شنیده اید: "من در میان شما باشم یا نباشم ، نگذارید این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد."
عدم توجه عملی به این جمله ، باعث می شود آن دو تعبیر کلیدی و حیاتی در مرور زمان رنگ ببازد و مردم به جایی برسند که "نه مسوولان را از خود بدانند"(خطر اول) و نه نظام حاکم را متعلق به خویش (خطر دوم).
در واقع اگر افراد نااهل ، تازه به دوران رسیده و با هویتی نامعلوم و حتی مشکوک ، زمامدار امور شوند و هر روز بحرانی در کشور بیافرینند و فشاری ناروا بر مردم وارد کنند و ساختارهای کشور را دچار چالش های مدام کنند ، رفته رفته مردم و به ویژه نسل جدید به این نقطه می رسد که مسوولانشان " از خود" نیستند و نظام هم "نظام خود" نیست! بدیهی است که هر انسانی به آنچه متعلق به خودش است تعهد نگهبانی دارد و لاغیر.
نقش نااهلان و نامحرمان در هر نظام مردمی ، همین است که گفته شد: فاصله انداختن بین مردم و حاکمیت و مقدمه چینی برای از بین بردن نظام.
درست است که اینک همانند 33 سال گذشته باید همچنان متوجه دشمنان بیرونی بود اما در عین حال باید با توجه بیشتری مراقب بود که نااهلان ، زمام امور مردم و انقلاب و نظام را در دست نگیرند و یا اگر در جایی چنین شده است هر چه سریع تر اصلاح شود. ملاک اهل و نااهل بودن هم میزان پایبندی افراد است به اصول استقلال ملی ، آزادی های تضمین شده فردی و اجتماعی ، جمهوریت و اسلامیت نظام.
نااهلان ، قادرند از درون چنان کاری با نظام و ساختارهایش بکنند که کروزهای آمریکایی و تحریم های اروپایی و قطعنامه های آژانس اتمی و شیطیت های کشورهای عربی و ... از عهده اش بر نمی آیند. حال ممکن است نااهلان این روندها را تعمداً و با طرح و توطئه قبلی انجام دهند یا کارهایشان ریشه در نادانی و سوء تدبیر داشته باشد که در هر دو حالت نتیجه اش برای مردم و مملکت و نظام یکی است.
هر نظامی تا مردمی است و مردم در کنارش هستند ، برقرار و پاینده خواهد بود و رمز ماندگاری جمهوری اسلامی نیز تا کنون همین بوده است و نه زرادخانه نظامی و چاه های نفتش.
مماشات با نااهلان ، خیانت فجیع تاریخی به امام (ره) و مردم است و در این میان از دستگاه های نظارتی و از نمایندگان "اهل" مجلس انتظار می رود با تیزبینی و دوری از مصلت سنجی های ناروا ، به داد مردم و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی برسند و آن جمله تاریخی امام عزیز(ره) را همواره عملیاتی کنند.
افزودن دیدگاه جدید