Islam1511. کلمات حکیمانه، عارفانه و اخلاقی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها: قسمت سوم
6. عن أبی سعید الخدری قال:
أصبح علی بن أبیطالب (علیه السلام) ذات یوم ساغبا، فقال: یا فاطمة هل عندک شیء تُغذّینیه؟
قالت (علیها السلام): لا والذی أکرم أبی بالنبوة و أکرمک بالوصیة ما أصبح الیوم عندی شیء أغذیکاه، و ما کان عندی شیء منذ یومین إلا شیء کنتُ أؤثرک به علی نفسی و علی ابنیَّ هذین حسن و حسین .
فقال علی (علیه السلام): یا فاطمة ألا کنت أعلمتینی فأبغیکم شیئا؟
فقالت (علیها السلام): إنی لأستحیی من إلهی أن تُکَلِّفَ نفسَکَ ما لا تقدر علیه .
در یکی از روزها ، صبحگاهان امام علی (ع ) فرمود : فاطمه جان آیا غذایی داری تا از گرسنگی بیرون آیم ؟
پاسخ دادند: نه، به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند ، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم.
امام (ع) با تأسف فرمودند: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟
حضرت زهرا (ع) فرمودند: ای اباالحسن، من از پروردگار خود حیا می کنم که چیزی را که تو بر آن توان و قدرت نداری، درخواست نمایم.
بحار الانوار ، ج ۴۳ ، ص ۵۹، حدیث ۲.
7. روی عن حسن بن علیّ بن ابی طالب علیهم السلام قال:
رأيت أمي فاطمة (عليهاالسلام) قامت في محرابها ليلة جُمْعَتها فلم تزل راكعة و ساجدة حتى انفجر عمود الصبح و سمعتها تدعو للمؤمنين والمؤمنات و تسمّيهم و تكثر الدعاء لهم و لا تدعو لنفسها بشىء.
فقلت لها: يا اُمّاه لِمَ لاتدعين لنفسك كما تدعين لغيرك؟
فقالت: يا بُنىَّ! الجارّ ثم الدّار.
امام حسن(عليه السلام) مى فرمايند: مادرم را در يك شب جمعه ديدم كه به نماز ايستاده، و پىدرپى در ركوع و سجود بود، تا صبح شد. شنيدم زنان و مردان با ايمان را، با نام مىخواند و از خداوند براى آنها دعاى خير مىنمود و براى خودش هيچ چيز از خداوند نمى خواست.
از او سؤال كردم: چرا براى خودتان چيزى نمى طلبيد؟
فرمودند: پسرم! اوّل بايد همسايه ها را دعا نمود و بعد خويشتن را.»
بحارالانوار، ج 43، ص 81.
8. عن الزهری عن علیّ بن الحسین علیهما السلام قال: قال علیّ بن أبی طالب علیه السلام لفاطمة علیها السلام:
سألتِ أباكِ ـ فيما سئلتِ ـ أين تَلقَينه يوم القيامة؟
قالت: نعم، قال لي: اطلبيني عند الحوض.
قلتُ: إن لم أجدك هاهنا؟
قال: تجديني إذاً مستظلاً بعرش ربّي، ولن يستظلّ به غيري.
قالت فاطمة: فقلت: يا أبه، أهل الدنيا يوم القيامة عُراة؟
فقال: نعم يا بُنيّة.
فقلت له: و أنا عریانة؟
قال: نعم و أنتِ عریانة وإنّه لا يلتفت فيه أحدٌ إلى أحد.
قالت فاطمة: فقلت له: واسُوأتاه يومئذٍ من الله عزّوجلّ!
فما خرجتُ حتّى قال لي: هبط عليّ جبرئيل الروح الأمين عليه السّلام فقال لي: يا محمّد، إقرأ فاطمة السلام وأَعْلِمها أنّها استحيت من الله تبارك وتعالى، فاستحَي الله منها، فقد وعدها أن يكسوها يوم القيامة حُلَّتَين من نور.
قال عليّ عليه السّلام: فقلتُ لها: فهلاّ سألتيه عن ابن عمّك؟
فقالت: قد فعلتُ، فقال (ص): إنّ عليّاً أكرم على الله عزّوجلّ من أن يُعريه يوم القيامة.
زهری از امام سجاد علیه السلام نقل می کند که:
على عليه السلام به فاطمه عليهاالسلام گفت:
آيا از پيامبر پرسيده اى كه در روز قيامت وى را كجا ملاقات خواهى كرد؟
فاطمه گفت : بله پرسيدم و در جوابم فرمود: مرا در كنار حضو كوثر ملاقات نما.
پس پرسيدم: اگر تو را در آنجا نيافتم؟
فرمود: مرا در سايه عرش پروردگارم خواهى ديد در حالى كه كسى غير از من در آنجا نخواهد بود.
فاطمه گفت: پرسيدم: اى پدر! آيا اهل دنيا در روز قيامت عريان خواهند بود؟
پيامبر گفت: آرى، اى دخترم!
پرسيدم: آيا من نيز برهنه خواهم بود؟
گفت: آرى، ولى در آن روز هيچ كس به كس ديگر توجه ندارد.
گفتم: اى واى از این رسوایی در آن روز از خداوند عزّوجلّ (یعنی شرم دارم روز قیامت نزد خدا از برهنه بودن).
و هنوز از نزد پيامبر خارج نشده بودم كه مرا خطاب قرار داده و گفت: اينك جبرئيل بر من نازل شده و مى گويد: اى محمد! به فاطمه سلام برسان و او را آگاه كن كه چون وى از خدا حيا مى كند، خداوند نيز از اينكه او را برهنه محشور نمايد حيا دارد و لذا وعده مى كند كه در آن روز او را با دو حجاب نورانى محشور نمايد.
على عليه السلام گفت: در اين حال به فاطمه گفتم: آیا درباره پسرعمويت نپرسيدى؟
گفت: پرسيدم و پيامبر فرمود: همانا على در نزد خداوند گرامى تر از آن است كه وى را برهنه محشور نمايد.
کشف الغمة، ج 1، ص 296.
9. عن جابر بن عبدالله الانصاری، عن علیّ بن أبی طالب علیه السلام قال:
جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عليه السلام) قَالَ قَالَتْ فَاطِمَةُ (س) لِرَسُولِ اللَّهِ (ص) يَا أَبَتَاهْ أَيْنَ أَلْقَاكَ يَوْمَ الْمَوْقِفِ الْأَعْظَمِ وَ يَوْمَ الْأَهْوَالِ وَ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ.
قَالَ يَا فَاطِمَةُ عِنْدَ بَابِ الْجَنَّةِ وَ مَعِي لِوَاءُ «الْحَمْدُ لِلَّهِ» وَ أَنَا الشَّفِيعُ لِأُمَّتِي إِلَى رَبِّي.
قَالَتْ يَا أَبَتَاهْ فَإِنْ لَمْ أَلْقَكَ هُنَاكَ؟
قَالَ الْقَيْنِي عَلَى الْحَوْضِ وَ أَنَا أَسْقِي أُمَّتِي.
قَالَتْ يَا أَبَتَاهْ فَإِنْ لَمْ أَلْقَكَ هُنَاكَ؟
قَالَ الْقَيْنِي عَلَى الصِّرَاطِ وَ أَنَا قَائِمٌ أَقُولُ رَبِّ سَلِّمْ أُمَّتِي.
قَالَتْ فَإِنْ لَمْ أَلْقَكَ هُنَاكَ؟
قَالَ الْقَيْنِي وَ أَنَا عِنْدَ الْمِيزَانِ أَقُولُ رَبِّ سَلِّمْ أُمَّتِي.
قَالَتْ فَإِنْ لَمْ أَلْقَكَ هُنَاكَ؟
قَالَ الْقَيْنِي عَلَى شَفِيرِ جَهَنَّمَ أَمْنَعُ شَرَرَهَا وَ لَهَبَهَا عَنْ أُمَّتِي فَاسْتَبْشَرَتْ فَاطِمَةُ بِذَلِكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهَا وَ عَلَى أَبِيهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِيهَا.
جابر بن عبدالله انصاری از علی بن ابی طالب علیه السلام نقل می کند که:
فاطمه علیها السلام به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم عرض کرد: ای پدر جان! روز موقف اعظم و روز ترس ها و روز فزع و بی تابی های بزرگ، تو را کجا دیدار و ملاقات کنم؟
فرمود: ای فاطمه! کنار درب بهشت در حالی که پرچم و لواء حمد با من است و من به درگاه پروردگارم شفیع امتم باشم.
عرض کرد: ای پدر جان! اگر آنجا تو را دیدار نکردم؟
فرمود: بر سر حوض مرا دیدار کن در حالی که من امتم را سیراب می کنم.
عرض کرد: ای پدر جان! اگر در آنجا نیز دیدارت نکردم؟
فرمود: بر صراط مرا ملاقات کن، که ایستاده ام و می گویم: پروردگارا امتم را سالم بدار.
عرض کرد: اگر آنجا نیز تو را دیدار نکردم؟
فرمود: مرا نزد میزان دیدار کن که می گویم: پروردگارا امتم را سالم بدار.
عرض کرد: اگر آنجا نیز تو را دیدار نکردم؟
فرمود: مرا بر پرتگاه و کنار دوزخ دیدار کن، که زبانه ها و شعله های آن را از امتم جلوگیری می کنم.
سپس فاطمه از این خبر شاد و خرسند شد. درود و صلوات خداوند بر او و پدرش و شوهر و فرزندانش باد.
امالی صدوق، مجلس 46، ح 12.
10. عن فاطمة سلام الله علیها بنت رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم أنها قالت:
ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه؛
حضرت فاطمه علیها السّلام فرمودند:
روزه دار به وسیله روزه خودش عملی انجام نداده و سودی نمی برد، تا زمانی که زبان و گوش و چشم و اندام بدن خود را (از حرام) نگهداری نکرده است.
بحار الانوار، ج 93 ص 295
11. خلاصة الأذکار: عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ صلوات الله علیها قالَتْ:
دَخَلَ عَلَىَّ رَسُولُ اللّهِ صلى الله علیه وآله وسلم وَ قَدْ إِفْتَرَشْتُ فِراشى لِلنَّوْمِ، فقالَ:
یا فاطِمَةُ لا تَنامى إلاّ وَ قَدْ عَمِلْتِ أَرْبَعَةً:
خَتَمْتِ القُرآنَ،
وَ جَعَلْتِ الاْنـْبِیاءَ شُفَعائَكِ،
وَ أَرْضَیتِ الْمُؤْمِنینَ عَنْ نَفْسِكِ،
وَ حَجَجْتِ وَ اعْتَمَرْتِ،
قالَ هذا وَ أَخَذَ فِى الصَّلوةِ، فَصَبَرْتُ حَتّى أَتَمَّ صَلاتَهُ، قُلتُ:
یا رَسُولَ اللّهِ أَمَرْتَ بِأَرْبَعَة لا أَقْدِرُ عَلَیها فى هذَا الْحالِ!
فَتَبَسَّمَ(صلى الله علیه وآله وسلم) وَ قال:
إِذا قَرَأْتِ قُل هُوَ اللّهُ أَحَدٌ ثَلاثَ مَرّات فَكَأنَّكِ خَتَمْتِ القُرْآنَ،
وَ إِذا صَلَّیتِ عَلَىَّ وَ عَلَى الاْنـْبِیاءِ قَبْلى كُنّا شُفَعاءَكِ یوْمَ الْقِیمَةِ،
وَ إِذا اسْتَغْفَرْتِ لِلْمُؤْمِنینَ رَضُوا كُلُّهُمْ عَنْكِ،
وَ إِذا قُلْتِ: سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا إِلَهَ إِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ أَكْبَرُ، فَقَدْ حَجَجْتِ وَ اعْتَمَرْتِ.
حضرت فاطمه زهرا علیها السلام فرمودند:
در وقتى كه بستر خواب را گسترده بودم، رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) بر من وارد شد، فرمود:
اى فاطمه! نخواب مگر آن كه چهار كار را انجام دهى:
قرآن را ختم كنى،
پیامبران را شفیعت گردانى،
مؤمنین را از خود راضى كنى،
و حجّ و عمره اى را به جا آورى.
این را فرمود و شروع به خواندن نماز كرد، صبر كردم تا نمازش تمام شد.
گفتم: یا رسول اللّه! به چهار چیز مرا امر فرمودى در حالى كه بر آنها قادر نیستم!
آن حضرت تبسّمى كرد و فرمود:
چون قل هو اللّه (سوره توحید) را سه بار بخوانى مثل این است كه قرآن را ختم كرده اى.
چون بر من و پیامبران پیش از من صلوات فرستى، شفاعت كنندگان تو در روز قیامت خواهیم بود.
چون براى مؤمنین استغفار كنى، آنان همه از تو راضى خواهند شد.
و چون بگویى: سُبحانَ اللّه وَ الحَمدُ للّه وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اكبرُ، حجّ و عمره اى را انجام داده اى.
بحـارالانـوار، جلد 1 صفحه 304.
12. لما نزلت هذه الآية على النبي (صلى الله عليه وآله وسلم): «وإن جهنم لموعدهم أجمعين * لها سبعة أبواب لكل باب منهم جزء مقسوم»...
فسقطت فاطمة علیها السلام على وجهها وهی تقول : الویل ثم الویل لمن دخل النار.
وقتی که این آیه به پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم نازل گردید و فاطمه علیها السلام آن را از پیامبر شنید: «به درستی که وعده گاه آنها (کفار و تبهکاران) جهنم است که هفت در دارد و هر کدام از آنها از دری قسمت شده وارد می شوند»، فاطمه علیها السلام با صورت به روی زمین افتاد و می فرمود: وای پس وای بر کسی که داخل آتش جهنم گردد.
بحار، ج 43، ص 88 .
دعاء حضرت زهرا برای خوب شدن تب و ناراحتی
13. قالت فاطمة علیها السلام لسلمان الفارسی رحمه الله:
یَا سَلْمَانُ جَفَوْتَنِی بَعْدَ وَفَاةِ أَبِی (ص).
قُلْتُ حَبِیبَتِی أ أجفاکم [لَمْ أَجْفُکُمْ]؟
قَالَتْ: فَمَهْ، اجْلِسْ وَ اعْقِلْ مَا أَقُولُ لَکَ.
فَقَالَتْ: إِنْ سَرَّکَ أَنْ لَا یَمَسَّکَ أَذَى الْحُمَّى مَا عِشْتَ فِی دَارِ الدُّنْیَا فَوَاظِبْ عَلَیْهِ. ثُمَّ قَالَ سَلْمَانُ عَلِّمینی هَذَا الْحِرْز.َ
فَقَالَتْ:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بِسْمِ اللَّهِ النُّورِ بِسْمِ اللَّهِ نُورِ النُّورِ بِسْمِ اللَّهِ نُورٌ عَلَى نُورٍ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِی هُوَ مُدَبِّرُ الْأُمُورِ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَ أَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ فِی کِتابٍ مَسْطُورٍ فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ بِقَدَرِ مَقْدُورٍ عَلَى نَبِیٍّ مَحْبُورٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکُورٌ وَ بِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ وَ عَلَى السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ مَشْکُورٌ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ.
قَالَ سَلْمَانُ فَتَعَلَّمْتُهُنَّ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ عَلَّمْتُهُنَّ أَکْثَرَ مِنْ أَلْفِ نَفْسٍ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ وَ مَکَّةَ مِمَّنْ بِهِمُ الْحُمَّى فَکُلٌّ بَرَأَ مِنْ مَرَضِهِ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى.
(در ضمن حدیث مفصّلی سلمان فارسی چنین روایت می کند):
فاطمه علیها السلام به سلمان فرمود:
ای سلمان! بعد از وفات پدرم در حق من جفا و ستم کردی (که به سراغ من نیامدی، چون سلمان به فرمایش پیامبر جزء اهل بیت بود و شیخ و پیرمرد با اخلاصی در میان اصحاب بود). سلمان می گوید: گفتم:
ای حبیبه ی من! آیا در حقّ شما جفا و ستم کردم؟ (با وجود آنکه اخلاص مرا نسبت به خانواده خود می دانید).
فرمود: ساکت و آرام باش، و فکر کن به آنچه می گویم...
سلمان گفت: عرض کردم: سخنی و مطلبی را به من بیاموز ای خانم من.
سپس فرمود: اگر می خواهی هرگز تو را در دنیا تب آزار ندهد، پس تا در دنیا هستی بر آن مواظبت کن (همیشه آن را بخوان).
سپس سلمان عرض کرد: این دعا را به من بیاموز. سپس آن دعا را که معروف به دعای نور است، به او آموخت.
ترجمه فارسی دعاء :
به نام خداى بخشنده مهربان ، به نام مبارک خدا که نور عالم است ، به نام مبارک خدا که نور نور عالم است، به نام مبارک خدا که نور بالاى نور عالم است .
به نام مبارک خدا آن نام که مدبر امور عالم است ، به نام مبارک خدا آن نام که نور را از نور آفرید (یعنى عالم و آدم را از نور خود آفرید) .
ستایش خدا را که نور (وجود عالم و نور جان آدم) را از نور (جمال خود) آفرید ، و نور (تجلى خود) را بر طور سینا در کتاب مسطور تورات نازل کرد در صحیفه گشوده بقدرى که مقدور نمود بر پیغمبر عالم و صالح خود .
ستایش خدا را که نزد تمام موجودات به عزت مذکور و به فخر و جلالت معروف است و در حال آسایش و سختى باید شکر گزار او بود .
و درود خدا بر سید ما حضرت محمد (ص) و اهل بیت طاهرینش باد.
سلمان فارسى گوید: من این دعا را به بیش از هزار نفر از اهالى مدینه و مکّه که مبتلى به تب شدید بودند تعلیم نمودم و به برکت این دعا و لطف خداوند، همگی شفا یافتند .
بحارالا نوار: ج ۴۳، ص ۶۶ ـ ۶۸، ح ۵۹.
14. فنطقت فاطمة علیها السلام (حین وُلِدَت) بالشهادتین و قالت:
اشهد ان لا اله الا الله و أن أبی رسول الله سید الانبیاء و أن بعلی سید الاوصیاء و وُلدی سادة الاسباط.
فاطمه علیها السلام بعد از اینکه پا به دنیا گذاشت، سخن خود را با شهادتین آغاز نمود و گفت:
شهادت می دهم که خدایی جز الله نیست، و پدرم فرستاده خدا و سید و سالار پیامبران است و همسرم سید اوصیاء، و فرزندانم سید و سالار نوادگان رسول خدا هستند.»
امالی صدوق، مجلس 87، ح 1.
درود فرستادن بر فاطمه
15. عن فاطمة علیها السلام قالت:
قال لی رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم: «مَن صَلّی عَلَیْکِ غَفَرَ اللهُ لَهُ وَ اَلحَقَهُ بِی حَیْثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ».
پیغمبر اکرم به فاطمه فرمودند: ای فاطمه، هر که بر تو صلوات فرستد؛ خدای متعال همه ی گناهان او را، بدون استثناء، می بخشد و هر جا که من در بهشت باشم؛ خدا او را در بهشت به من ملحق می کند.
بحار، ج 43، ص 55.
و این صلوات چقدر زیباست: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی فاطِمَةَ و اَبِیها وَ بَعْلِها وَ بَنِیها بِعَدَدِ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ».
افزودن دیدگاه جدید