سلام بر مادر ماه

سلام بر مادر ماه 

مادری که اگر چه در کربلا نبود، ولی دلش تا ابد در کربلا ماند

و نگاهش بر افق، که آیا «کاروان عشق» را بازگشتی خواهد بود؟

 

مادری که دلش برای همیشه در کنار «نهر علقمه»،

سوگ نشین فرزندی شد که نظیر نداشت در زیبایی و شجاعت!

 

مادری که دلش در میدان «قتلگاه» بود

و نگاهش بر آسمان، که چه وقت، «ماه»، بار دیگر خواهد تابید!

 

مادری که یک عمر، دست از «حسین حسین» گفتن بر نداشت

و تمام غریبانه ‏هایش را، حتی سوگ عزیزانش را با نام حسین علیه‏ السلام همراهی کرد!

 

مادری که «ام البنین علیهاالسلام» بود، ولی آیینه نگاهش از آسمان کربلا،

تنها اشکِ خونین ستارگان را چید؛ آن گاه که راوی، از عبور نیزه‏ها روایت می‏کرد!

 

مادری که حتی کوچه ‏های «مدینه»، مرثیه‏ سرای

اندوه سترگ او شدند و به استقامت و صبر او ایمان آوردند!

 

مادری که «وفا»، اولین درس زندگی و «شجاعت»، عالی‏ترین سرشت

همسری ‏اش بود و «صحبت»، بالاترین باور مهر پروری‏ اش.

 

مادری که برای همیشه، با ناله ‏های نینوایی، به یاد پسرانش، لالایی سرود

و سروده‏ هایش را فرات، هر روز، هنگام غروب نجوا می‏کند!

 

مادری که بعد از شهادت «عباس علیه ‏السلام »، دیگر به ماه نگاه نکرد

و آسمان مدینه، نعمت نورافشانی‏ اش را از دست داد!

 

مادری که در کربلا نبود، ولی تا ابد در کربلا ماند و دل از «گودال قتلگاه» نگرفت

و فریاد «یا حسین»اش را نه ‏تنها در مدینه، که از صحن مطهر کربلا می‏توان شنید!

 

درود خداوند و سلام پاکان، بر روح بلند و وفاداری بی‏ نظیرش باد!

روح آسمانی‏ اش، در سایه سار کوثر، شاد، و شفاعت بشکوهش، دستگیرمان باد!

افزودن دیدگاه جدید