فدك ذوالفقار فاطمه (س): حقوق فاطمه (س)

 فدك ذوالفقار فاطمه (س): حقوق فاطمه (س)

سه حق مطالبه شد

ابن ابى الحديد مى نويسد: مردم گمان مى كنند اختلاف فاطمه عليهاالسلام با ابوبكر فقط در ارث پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و هديه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بوده است و حال آنكه در حديث ديده ام زهرا عليهاالسلام مطالبه سومى داشت كه سهم «ذى القربى» بود و ابوبكر آن را نيز رد نمود [ شرح ابن ابى الحديد 16/ 230. ]

 

بعد از خروج خلافت از خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم، بيت المال كه بايد به دست حضرت على عليه السلام مى بود از دست او خارج شد، اما اموال ديگرى در دست حضرت بود كه عبارت بودند:

 

1- ارث پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم كه عبارت بود از باغهاى هفت گانه ى مدينه [ مثيب، صافيه، دلال، حسنى، برقه، اعواف، ام ابراهيم. (مغازى 378.) ] (هديه مخيريق يهودى به شخص پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بعد از اسلام آوردنش)، اموال بنى نضير، خمس بنى قريضه، و خيبر و...

 

2- سهم ذى القربى كه آيه ى شريفه ى «و اعلموا انما غنمتم من شىء فان لله خمسه و للرسول و لذى القربى» سهمى از خمس را مخصوص خويشان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم قرار داده بود [درباره منع سهم خويشان پيامبر، هيثمى چنين مى نويسد:

 

ابوبكر خمس را مثل پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم تقسيم مى كرد، ولى در سهم ذى القربى از خمس، بر خلاف روش پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم عمل كرد و آن را به خاندان پيامبر پرداخت نمى نمود. مجمع الزوائد و منبع الفوائد 5/ 341. و حال آنكه در زمان رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم، سهم ذى القربى بين بنى هاشم و بنى المطلب تقسيم مى شد.

 

ابن مطعم مى گويد: چون پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را از خمس خيبر اختصاص داد بنى هاشم و بنى عبدالمطلب، من و عثمان خدمت حضرت رسيديم و عرض كرديم: اى رسول خدا! ما مقام فرزندان عبدالمطلب را انكار نمى كنيم، ولى ما هم مثل بنى عبدالمطلب از قريش، و نسبت به شما در يك رتبه هستيم، جگونه سهم قربى شامل آنها شد و براى ما نيست؟

 

پيامبر فرمود: بنى هاشم و بنى عبدالمطلب يك گروه هستند. مغازى واقدى، 2/ 696. انساب الاشراف، ص 517 دقت كنيد اختصاص سهم ذى القربى به بنى هاشم مقبول همه بود، فقط در بنى عبدالمطلب سؤال كردند.

 

از ابن عباس نقل است: عمر خواست مشكلات ما را با سهم ذى القربى حل كند، ولى ما گفتيم يا همه ى سهم ذى القربى را بدهيد يا هيچ نمى گيريم. مغازى واقدى، 2/ 697.

 

عمر بن عبدالعزيز سهم ذى القربى از خمس را به بنى هاشم برگردانيد. يعقوبى 2/ 305.]

 

3- فدك را كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در زمان حيات به فاطمه عليهاالسلام هديه كرده بود.

 

بعد از وفات پيامبر ابتدا آمدند خدمت حضرت از آنها سؤال كردند و سپس آن را تصاحب كردند [ ص 26 و 27 همين كتاب. ]

 

فاطمه عليهاالسلام مطالبه هر يك از اين سه حق را نمود. اين است كه گاهى از نحله و هديه پيامبر مى گويند و گاه از ارث پيامبر و گاهى از سهم ذى القربى [ به بخش روايات كتاب رجوع شود. ]

 

البته درباره ى فدك كه هديه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به حضرت بود، در مواردى تعبير به ارث مى كنند كه دو احتمال در اين تعبير داده مى شود:

 

1- حضرت دعواى فدك را به دو صورت طرح نمود؛ گاهى به صورت هديه ى پدر، و گاه به صورت ارث پدر، كه اگر هديه را قبول ندارند ارث قابل انكار نيست. و در بين علما اختلاف است كه آيا ابتدا به صورت هديه ادعا نموده است يا ارث [ شرح ابن ابى الحديد 16/ 277. سيره حلبيه 487. ]

 

2- از باب مسامحه در تعبير، از هديه تعبير به ارث شده است. زيرا گاهى به چيزى كه از پدر- ولو به هر صورتى- به انسان برسد، اطلاق ارث مى كنند.

افزودن دیدگاه جدید