روضه عصر عاشورا، از زبان مرحوم فلسفی

 

آقا! عجيب است. امام حسين (عليه السلام) داخل گودال افتاده بود، يک عدّه رفتند طرف خيام حرم، به طرف زن و بچه ها، خواست بلند شود، ديد نمي تواند. وقتي افتاد فرمود:

(يا شيعة آل أبي سفيان! إن لم يکن لکم دين و لا تخافون المعاد فکونو أحراراً في دنياکم) (1) 

فرمود: اي دوستان بني اميه! اگر مذهب نداريد، اگر دين نداريد، اگر از روز معاد و جزا نمي ترسيد، آزادمرد باشيد، با شرف باشيد. يعني اگر از روز جزاء و حساب بترسيد، اين کار را نمي کنيد. اگر از معاد نمي ترسيد، بياييد آزادمرد باشيد، با شرف باشيد، انسان باشيد.

 

شمر گفت: (ما تقول يابن فاطمة؟) پسر زهرا چه مي گوئي؟

گفت: حرفم اين است (أنتم تقاتلونني و أنا أقاتلکم و النساء ليس عليهن جناح) (2) 

من با شما جنگ دارم و شما با من جنگ داريد، زنها و بچّه ها گناه ندارند. تا من جان دارم به خيام من نرويد.

 

حسين جان! تا وقتي زنده بودي، از حرمت دفاع کردي. اما وقتي تو را کشتند، ريختند طرف خيام حرم. يک وقت بي بي زينب ديد، شعله آتش از خيمه ها بالا مي رود.                   

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

1- فصاح ويلکم يا شيعة آل أبي سفيان. إن لم يکن لکم دين و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا أحراراً في دنياکم هذه و ارجعوا الي أحسابکم إن کنتم عربا کما تزعمون

 

مثير الاحزان، ص 73؛ اللهوف، ص 120 و موسوعه کلمات امام حسين (عليه السلام)، ص 503.

نفس المهموم، ص 358.

 

2- ... قال فناداه شمر لعنة الله ما تقول يا آبن فاطمه (عليهما السلام)؟

فقال إني أقول أقاتلکم و تقاتلونني و النساء ليس عليهن جناح فامنعوا عتاتکم و جهالکم و طغتاکم من التعرض لحرمي ما دمت حياً.

مقتل الحسين خوارزمي، ج 2 ص 33. بحارالأنوار ج 45 ص 51.

افزودن دیدگاه جدید