یاس نبی: 19- فاطمه و قیامت:

تی وی شیعه: یاس نبوی

چهره‌ی مقدس و ملكوتى فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در تاريخ اسلام آنقدر تابناك و روشن است كه چندان به تحقيق و بررسى نياز ندارد؛ اما با توجه به ايام شهادت آن بزرگوار شايسته است اندكى درباره‌ی فضايل حضرتش گفتگو كنيم، براين اساس، به سراغ روايات نورانى معصومان عليهم السلام مى‏ رويم تا با مقام و جايگاه آن حضرت در قيامت آشنا شويم:

 

1. كيفيت ‏برانگيخته شدن

برانگيخته شدن و رستاخيز از لحظات بسيار سخت و وحشتناك آينده‌ی بشر است؛ زمانى كه معصومان عليهم السلام همواره بدان مى ‏انديشند و گاه از خوف آن بيهوش مى‏ شدند، فاطمه(سلام الله علیها) نيز چنين بود و بيشتر بدين زمان مى‏ انديشيد، فكر زنده شدن، عريان بودن انسانها در قيامت، عرضه شدن به محضر عدل الهى و... او را در اندوه فرو مى‏ برد.

اميرمؤمنان على(علیه السلام) مى‏ فرمايد:

«روزى پيامبرخدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بر فاطمه(سلام الله علیها) وارد شد و او را اندوهناك يافت، فرمود: دخترم! چرا اندوهگينى؟

فاطمه پاسخ داد: پدرجان! ياد قيامت و برهنه محشور شدن مردم در آن روز رنجم مى‏ دهد.

پيامبر فرمود:

آرى دخترم! آن روز، روز بزرگى است؛ اما جبرئيل از سوى خداوند برايم خبر آورد من اولين كسى هستم كه برانگيخته مى‏ شوم؛ سپس ابراهيم و آنگاه همسرت على‏ بن ابى‏ طالب(علیه السلام)، پس از آن:

خداوند جبرئيل را همراه هفتاد هزار فرشته به سوى تو مى‏ فرستد،

وى هفت گنبد از نور بر فراز آرامگاهت‏ برقرار مى‏ سازد،

آنگاه اسرافيل لباسهاى بهشتى برايت مى‏ آورد و تو آنها را مى‏ پوشى،

فرشته‌ی ديگرى به نام زوقائيل مركبى از نور برايت مى‏ آورد كه مهارش از مرواريد درخشان و جهازش از طلاست،

تو بر آن مركب سوار مى‏ شوى و زوقائيل آن را هدايت مى‏ كند،

در اين حال هفتاد هزار فرشته با پرچم هاى تسبيح پيشاپيش تو راه مى‏ سپارند،

اندكى كه رفتى، هفتاد هزار حورالعين در حالى كه شادمانند و ديدارت را به يكديگر بشارت مى ‏دهند، به استقبالت مى‏ شتابند،

به دست هريك از حوريان منقلى از نور است كه بوى عود از آن بر مى‏ خيزد... آنها در طرف راستت قرار گرفته، همراهت ‏حركت مى‏ كنند،

هنگامى كه به همان اندازه از آرامگاهت دور شدى، مريم دختر عمران همراه هفتاد هزار حورالعين به استقبال مى‏ آيد و برتو سلام مى‏ گويد، آنها سمت چپت قرار مى‏ گيرند و همراهت ‏حركت مى‏ كنند،

آنگاه مادرت خديجه، اولين زنى كه به خدا و رسول او ايمان آورد، همراه هفتاد هزار فرشته كه پرچم هاى تكبير در دست دارند، به استقبالت مى‏ آيند،

وقتى به جمع انسانها نزديك شدى، حواء با هفتاد هزار حورالعين به همراه آسيه دختر مزاحم نزدت مى‏ آيد و با تو رهسپار مى‏ شود.


حضور فاطمه در ميان مردم

فاطمه جان، هنگامى‏ كه به وسط جمعيت‏ حاضر در قيامت مى‏ رسى، كسى از زير عرش پروردگار به گونه ‏اى كه تمام مردم صدايش را بشنوند، فرياد مى ‏زند:

چشم ها را فرو پوشانيد و نظرها را پايين افكنيد تا صديقه فاطمه، دخت پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و همراهانش عبور كنند.

پس در آن هنگام هيچ كس جز ابراهيم خليل‏ الرحمان و على‏ بن ابى‏طالب(علیه السلام) و... به تو نگاه نمى‏ كنند. (1)

 

جابربن عبدالله انصارى نيز در حديثى از پيامبرخدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) اين حضور را چنين توصيف مى‏ كند:

روز قيامت دخترم فاطمه بر مركبى از مركب هاى بهشت وارد عرصه‌ی محشر مى‏ شود، مهار آن مركب از مرواريد درخشان، چهار پايش از زمرد سبز، دنباله‏ اش از مشك بهشتى و چشمانش از ياقوت سرخ است و بر آن گنبدى از نور قرار دارد كه بيرون آن از درونش و درون آن از بيرونش نمايان است، فضاى داخل آن گنبد، انوار عفو الهى و خارج آن پرتو رحمت ‏خدايى است، بر فرازش تاجى از نور ديده مى‏ شود كه هفتاد پايه از درّ و ياقوت دارد كه همانند ستارگان درخشان نور مى‏ افشانند،

در هريك از دو سمت راست و چپ آن مركب هفتاد هزار فرشته به چشم مى‏ خورد،

جبرئيل مهار آن را در دست دارد و با صداى بلند ندا مى‏ كند: نگاه خود فراسوى خويش گيريد و نظرها پايين افكنيد، اين فاطمه دختر محمّد است كه عبور مى‏ كند،

در اين هنگام، حتى پيامبران و انبيا و صديقين و شهدا همگى از ادب ديده فرو مى‏ گيرند تا فاطمه(سلام الله علیها) عبور مى‏ كند و در مقابل عرش پروردگارش قرار مى‏ گيرد، (2)

 

منبرى از نور براى فاطمه(سلام الله علیها):

در ادامه‌ی گفتگوى پيامبر با دختر گرامى‏ اش، درباره‌ی چگونگى حضور وى در عرصه‌ی قيامت، چنين مى‏ خوانيم:

سپس منبرى از نور برايت ‏برقرار مى‏سازند كه هفت پله دارد و بين هر پله‏ اى تا پله‌ی ديگر صف‌هايى از فرشتگان قرار گرفته‏ اند كه در دستشان پرچم هاى نور است، همچنين در طرف چپ و راست منبر حورالعين صف مى‏ كشند...

آنگاه كه بر بالاى منبرقرار مى‏ گيرى، جبرئيل مى‏ آيد و مى‏ گويد: اى فاطمه! آنچه مايلى از خدا بخواه... (3)

 

شكايت در دادگاه عدل الهى:

اولين در خواست فاطمه در روز قيامت، پس از عبور از برابر خلق، شكايت از ستمگران است.

جابرابن عبدالله انصارى از پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) چنين نقل مى‏ كند:

هنگامى‏ كه فاطمه در مقابل عرش پروردگار قرار مى‏ گيرد، خود را از مركب به زير انداخته، اظهار مى‏ دارد:

الهى و سيدى، ميان من و كسى كه مرا آزرده و بر من ستم روا داشته، داورى كن، خدايا! بين من و قاتل فرزندم، حكم كن... (4)

 تی وی شیعه: یاس نبوی

براساس روايتى ديگر، پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:

دخترم فاطمه در حالى كه پيراهن هاى خونين در دست دارد، وارد محشر مى‏ شود؛ پايه ‏اى از پايه ‏هاى عرش را در دست مى‏ گيرد و مى‏ گويد:

«يا عدل يا جبّار احكم بينى و بين قاتل ولدى‏»؛

اى خداى عادل و غالب، بين من و قاتل فرزندم داورى كن.

قال: «فيحكم لابنتي و ربّ الكعبة‏»؛

به خداى كعبه سوگند، به شكايت دخترم رسيدگى مى‏ شود و حكم الهى صادر مى‏ گردد. (5)

 

ديدار حسن و حسين عليهما السلام:

دومين خواسته‌ی فاطمه در روز قيامت از خداوند چنين است: خدايا! حسن و حسين را به من بنمايان.

در اين لحظه، امام حسن و امام حسين عليهما السلام به سوى فاطمه مى‏ روند، در حالى‏ كه از رگ هاى بريده حسين خون فوران مى‏ كند. (6)

 

پيامبر خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) مى‏ فرمايد: هنگامى‏كه به فاطمه گفته مى‏ شود وارد بهشت ‏شو، مى‏ گويد:

هرگز وارد نمى‏ شوم تا بدانم پس از من با فرزندانم چه كردند؟

به وى گفته مى‏ شود: به وسط قيامت نگاه كن،

پس بدان سمت مى ‏نگرد و فرزندش حسين را مى ‏بيند كه ايستاده و سر در بدن ندارد، دخت پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ناله و فرياد سر مى‏ دهد، فرشتگان نيز (باديدن اين منظره) ناله و فرياد بر مى‏ آورند، (7)

 

امام صادق(علیه السلام) مى‏ فرمايد: حسين بن على(علیه السلام) در حالى كه سر مقدسش را در دست دارد، مى‏ آيد، فاطمه با ديدن اين منظره ناله‏ اى جانسوز سر مى‏ دهد، در اين لحظه، هيچ فرشته‌ی مقرب و پيامبر مرسل و بنده‌ی مؤمنى نيست مگر آنكه به حال او مى‏ گريد، (8)

 

در اين موقعيت، خداوند به خشم آمده، به آتشى به نام «هبهب‏» كه هزار سال در آن دميده شده تا سياه گشته و هيچ آسودگى در آن راه نمى‏ يابد و هيچ اندوهى از آنجا بيرون نمى‏ رود، دستور مى‏ دهد كشندگان حسين بن‏ على را برگير و جمع كن... آتش به فرمان پروردگار عمل كرده، همه‌ی آنها را برمى‏ چيند... (9)

 

شفاعت ‏براى دوستان اهل‏ بيت عليهم السلام:

سومين درخواست فاطمه در روز قيامت از پروردگار، شفاعت از دوستان و پيروان اهل‏بيت عليهم السلام است كه مورد قبول حق قرار مى‏ گيرد و دوستان و پيروانش را مورد شفاعت قرار مى‏ دهد.

 

امام باقر(علیه السلام) مى‏ فرمايد: هنگامى‏كه فاطمه به در بهشت مى‏ رسد، به پشت ‏سرش مى‏ نگرد، ندا مى‏ رسد:

اى دختر حبيب! اينك كه دستور داده‏ ام به بهشت ‏بروى، نگران چه هستى؟

فاطمه(سلام الله علیها) جواب مى‏ دهد: اى پروردگار! دوست دارم در چنين روزى با پذيرش شفاعتم، مقام و منزلتم معلوم شود.

ندا مى‏ رسد: اى دختر حبيبم! برگرد و در مردم بنگر و هر كه در قلبش دوستى تو يا يكى از فرزندانت نهفته است، داخل بهشت گردان. (10)

 

امام باقر(علیه السلام) در روايتى ديگر مى‏ فرمايد: در روز قيامت ‏بر پيشانى هر فردى، مؤمن يا كافر نوشته شده است، پس به يكى از محبّان اهل‏بيت عليهم السلام كه گناهانش زياد است دستور داده مى‏ شود به جهنم برده شود، در آن هنگام، فاطمه(سلام الله علیها) ميان دو چشمش را مى‏ خواند كه نوشته شده است: دوستدار اهل‏بيت، پس به خدا عرضه مى‏ دارد:

الهى و سيدى! تو مرا فاطمه ناميدى و دوستان و فرزندانم را به وسيله‌ی من از آتش دور ساختى و وعده‌ی تو حق است و هرگز وعده‏ات را زير پا نمى‏ نهى.

ندا مى‏ رسد: فاطمه! راست گفتى؛ من تو را فاطمه ناميدم و به وسيله‌ی تو، دوستان و پيروانت و دوستان فرزندانت و پيروانشان را از آتش دور گردانيدم، وعده‌ی من حق است و هرگز تخلف نمى‏ كنم،

اينكه مى‏ بينى دستور دادم بنده‏ ام را به دوزخ برند، بدين جهت ‏بود كه درباره‏ اش شفاعت كنى و شفاعتت را بپذيرم تا فرشتگان، پيامبران، رسولان و همه‌ی مردم از منزلت و مقامت آگاهى يابند، حال بنگر، دست هركه بر پيشانى‏اش «مؤمن‏» نوشته شده، بگير و به بهشت‏ ببر. (11)

 

شفاعت دوستان فاطمه از ديگران:

عظمت و مقام حضرت فاطمه در روز قيامت چنان است كه خداوند به خاطر فاطمه، به دوستان آن حضرت نيز مقام شفاعت مى‏ دهد.

امام باقر(علیه السلام) به جابر فرمود:

جابر! به خدا سوگند، فاطمه(سلام الله علیها) با شفاعت ‏خود در آن روز، شيعيان و دوستانش را از ميان اهل محشر جدا مى‏ سازد، چنانكه كبوتر دانه‌ی خوب را از دانه‌ی بد جدا مى‏ كند،

هنگامى‏ كه شيعيان فاطمه همراه وى به در بهشت مى‏ رسند، خداوند در دلشان مى‏ افكند كه به پشت‏ سر بنگرند.

وقتى چنين كنند، ندا مى‏ رسد:

دوستان من! اكنون كه شفاعت فاطمه را در حق شما پذيرفتم، نگران چه هستيد؟

آنان عرضه مى‏ دارند:

پروردگارا! ما نيز دوست داريم در چنين روزى مقام و منزلت ما براى ديگران آشكار شود.

ندا مى‏ رسد:

دوستانم! برگرديد و بنگريد و هركه به خاطر دوستى فاطمه شما را دوست داشت و نيز هر كه به خاطر محبت فاطمه به شما غذا، لباس يا آب داده و يا غيبتى را از شما دور گردانيده، همراه خود وارد بهشت كنيد. (12)

 

به سوى بهشت

فاطمه(سلام الله علیها)، پس از شفاعت از دوستان خود و فرزندانش و رسيدگى به شكايتش در دادگاه عدل الهى به فرمان خدا، با جلال و شكوه خاصى وارد بهشت مى‏ شود.

پيامبراكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) مى‏ فرمايد:

روز قيامت دخترم فاطمه در حالى كه لباسهاى اهدايى خداوند را كه با آب حيات آميخته شده، پوشيده، محشور مى‏ شود و همه‌ی مردم از مشاهده اين كرامت تعجب مى‏ كنند، آنگاه لباسى از لباسهاى بهشت ‏بر وى پوشانده مى‏ شود، بر هزار حله‌ی بهشتى براى او با خط سبز چنين نوشته شده است: دختر پيامبر را به بهترين شكل ممكن و كامل‏ترين هيبت و تمام‌ترين كرامت و بيشترين بهره وارد بهشت ‏سازيد. پس، فاطمه(سلام الله علیها) را به فرمان پروردگار در كمال عظمت و شكوه، در حالى‏ك ه پيرامونش هفتاد هزار كنيز قرار گرفته، به بهشت مى‏ برند. (13)

استقبال حوريان بهشتى

رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به فاطمه(سلام الله علیها) فرمود:

هنگامى‏ كه به در بهشت مى‏ رسى، دوازده هزار حوريه، كه تاكنون به ملاقات كسى نرفته و نخواهند رفت در حالى‏ كه مشعل‏هاى نورانى به دست دارند و بر شترانى از نور كه جهازهايشان از طلاى زرد و ياقوت سرخ و مهارهايشان از لؤلؤ و مرواريد درخشان است ‏سوارند، به استقبالت مى‏ شتابند، پس وقتى داخل بهشت‏ شدى، بهشتيان به يكديگر ورودت را بشارت خواهند داد و براى شيعيانت ‏سفره‏ هايى از گوهر، (14) كه بر پايه‏ هايى از نور برقرار ساخته‏ اند، آماده مى‏ سازند و در حالى كه هنوز ساير مردم گرفتار حسابرسى‏ اند، آنان از غذاهاى بهشتى مى‏ خورند. (15)

 

اولين سخن فاطمه در بهشت

سلمان فارسى از پيامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) چنين روايت كرده است:

هنگامى‏ كه فاطمه داخل بهشت مى‏ شود و آنچه خداوند برايش مهيا كرده مى‏ بيند، اين آيه را تلاوت مى‏ كند:

(بسم الله الرحمن الرحيم * الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ * الَّذِي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَلا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ). (16)

ستايش و سپاس ويژه‌ی خدايى است كه اندوهمان را زدود، بدرستى‏ كه پروردگار ما آمرزنده و پاداش‌دهنده است؛ پروردگارى كه در سايه‌ی بخشش خود ما را به بهشت و اقامتگاه هميشگى‏ مان فرود آورد، ما در آنجا با رنج و ملالى رو به رو نمى‏ شويم.

نورانى شدن بهشت از نور فاطمه(سلام الله علیها)

ابن شهرآشوب مى‏ نويسد: در بسيارى از كتابها، از جمله كشف ثعلبى و فضائل ابوالسعادات، در معناى اين آيه (لايرون فيها شمسا و لازمهريرا) (17) (ونمى‏ بينند در بهشت نه آفتاب و نه سرمايى را)

آورده ‏اند كه ابن عباس گفت:

چنانكه بهشتيان در بهشت هستند، ناگاه نورى مى‏ بينند كه باغهاى بهشت را نورانى كرد، اهل بهشت اظهار مى‏ دارند: خدايا! تو در كتابى كه بر پيامبرت فرستادى، فرمودى: (لايرون فيها شمسا) (بهشتيان در بهشت‏ خورشيدى نخواهند ديد، ) ندا مى ‏رسد: اين، نور آفتاب و ماه نيست، بلكه على و فاطمه از چيزى تعجب كرده و خنديدند و از نور آن دو، بهشت روشن گرديد. (18)

 

زيارت انبيا از فاطمه در بهشت

آنگاه كه همه‌ی انبيا و اولياى خدا وارد بهشت ‏شدند، آهنگ ديدار دختر پيامبر خدا مى‏ كنند، رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به فاطمه فرمود:

هرگاه اولياى خدا در بهشت مستقر گرديدند، از آدم گرفته تا ساير انبيا همه به ديدارت مى‏ شتابند. (19)

 

عنايات خداوند به فاطمه در بهشت

پروردگار منان به فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در بهشت عناياتى ويژه خواهد داشت، بخشى از آن عنايات چنين است:

1 - خانه‏ هاى بهشتى

پيامبرخدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: هنگامى‏ كه مرا به معراج بردند و داخل بهشت‏ شدم، به قصر فاطمه رسيدم؛ درون آن هفتاد قصر بود كه تمام در و ديوار و اتاقهايش از دانه‏ هاى مرواريد سرخ ساخته شده، همه‌ی آنها به يك شكل زينت داده شده بود. (20)

 

2 - همنشينى با پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)

پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به على(علیه السلام) فرمود:

ياعلى! تو و دخترم فاطمه در بهشت در قصر من همنشين من هستيد، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: (برادران بر تختهاى بهشتى رو به روى هم مى‏ نشينند) (21)

 

3 - درجه وسيله

رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: فى‏ الجنة درجة تدعى الوسيلة فإذا سألتم الله فأسالوا لي الوسيلة. قالوا يا رسول ‏الله من يسكن معك فيها؟ قال على و فاطمة و الحسن و الحسين. (22)

در بهشت درجه‏ اى به نام «وسيله‏» است، هرگاه خواستيد، هنگام دعا چيزى برايم بخواهيد، مقام وسيله را از خداوند خواستار شويد.

گفتند: يا رسول‏ الله! چه كسانى دراين درجه (مخصوص) با شما همنشين خواهند بود؟

فرمود: على، فاطمه، حسن و حسين.

 

علامه امينى در منقبت ‏بيست و ششم مى‏ نويسد:

از مناقب حضرت زهرا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) همراه بودن او با پدر و همسر و فرندانش در درجة الوسيله است، آنجا پايتخت عظمت ‏حضرت حق تبارك و تعالى است و جز پنج تن عليهم السلام هيچ‌يك از انبيا و اوليا و مرسلين و صالحان و فرشتگان مقرّب كسى بدان راه نمى‏ يابد. (23)

 

4 - سكونت در حظيرة القدس

سيوطى در مسند مى‏نويسد:

«إنّ فاطمة و علياً و الحسن و الحسين فى‏حظيرة القدس فى ‏قبة بيضاء سقفها عرش الرحمن»؛ (24)

فاطمه و على و حسن و حسين در جايگاهى بهشتى به نام «حظيرة‏القدس‏» در زير گنبدى سفيد به سرمى‏برند كه سقف آن عرش پروردگار است،

پيامبرخدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: در قيامت، جايگاه من و على و فاطمه و حسن و حسين سرايى زير عرش پروردگار است، (25)

نويسنده‌ی خصايص فاطمه، ضمن بيانى مفصل درباره حظيرة‏القدس، مى‏ نويسد: والاترين جايگاه‏ها در بهشت‏، حظيرة‏القدس است. (26)

 

5 - بخشيدن چشمه‌ی تسنيم به فاطمه(سلام الله علیها)

طبرى از همام بن‏ ابى‏ على چنين نقل مى‏ كند: به كعب الحبر گفتم: نظرت درباره‌ی شيعيان على‏ بن‏ ابى‏ طالب چيست؟

گفت: اى همام! من اوصافشان را در كتاب خدا مى‏ يابم، اينان پيروان خدا و پيامبرش و ياران دين او و پيروان ولى‏ اش شمرده مى‏ شوند، اينان بندگان ويژه‌ی خدا و برگزيدگان اويند، خدا آنها را براى دينش برگزيد و براى بهشت‏ خويش آفريد، جايگاهشان در فردوس اعلاى بهشت است؛ در خيمه‏ اى كه اتاق‌هايى از مرواريد درخشان دارد، زندگى مى‏ كنند، آنان از مقرّبين ابرارند و سرانجام از جام «رحيق مختوم‏» مى‏ نوشند.

رحيق مختوم چشمه‏اى است كه به آن «تسنيم‏» گفته مى‏ شود و هيچ كس جز آنها از آن چشمه استفاده نخواهدكرد، تسنيم، چشمه‏ اى است كه خداوند آن را به فاطمه(سلام الله علیها) دختر پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و همسر على‏ ابن ابى‏ طالب(علیه السلام) بخشيد و از پاى ستون خيمه‌ی فاطمه جارى مى‏ شود. آب آن چشمه چنان گواراست كه به سردى كافور و طعم زنجفيل و عطر مشك شباهت دارد... (27)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پى‏نوشت:

1 - بحار الانوار، ج‏43، ص 225.

2 - فاطمة الزهراء، علامه امينى، ص 74؛ امالى صدوق، ص‏16.

3 - بحارالانوار، ج‏43، ص 225.

4 - امالى صدوق، ص‏16.

5 - مناقب على بن ابى‏طالب، ص‏63.

6 - بحارالانوار، ج‏43، ص 220.

8 -7 - همان، ص 221.

9 - همان، ص 222.

10 - تفسير فرات كوفى، ص 114.

11 - بحارالانوار، ج‏43، ص 15.

12 - تفسير فرات كوفى، ص 114.

13 - ذخائرالعقبى، ص 48.

14 - كنايه از غذاهايى بسيار خوب است.

15 - بحارالانوار، ج‏43، ص‏227.

16 - القطره، ص 192؛ سوره فاطر، آيه 34.

17 - انسان، آيه‏13.

18 - مناقب آل‏ابى‏طالب، ج‏3، ص‏329.

19 - بحارالانوار، ج‏43، ص‏227.

20 - همان، ص‏76.

22 - 21 - فاطمة الزهراء، ص‏99.

23 - همان، ص‏113.

24 - مسندفاطمه، ص 45؛ كفاية‏الطالب، ص 311؛ بشارة‏المصطفى، ص 48.

25 - فاطمه الزهراء، ص 100.

26 - خصايص فاطمه، ص 341.

27 - بشارة المصطفى، ص 50.

 

افزودن دیدگاه جدید