فاطمه زهرا سلام الله علیها را بهتر بشناسیم: 26- مظلومیت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، قسمت هفتم
محتوای سخن او در عیادتها:
عیادتهای بسیاری در حین بیماری از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به عمل آمد و در ضمن آن، پرس و جوها و حقایق و اسراری از زبان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در مظلومیتش جاری شد. او شرایط روانی خود را در عیادت زنان انصار چنین بیان كرد:
بخدا قسم شب را به صبح آوردم در حالیكه از دنیایتان متنفر و از مردانتان بیزار بودم: أصبحت والله عائقة لدنیاكم و قالیة لرجالكم. . . [1]
ابن عباس به عیادت آمد و حالش را دید و نگران شد. به علی (علیه السلام) گفت: دوست دارم مرا از اسرار حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و اینكه چرا بدین روز افتاده است آگاه كنی.
- فرمود مرا معاف دار كه فاطمه (سلام الله علیها) از من خواسته است آن را پوشیده دارم، اما بصورت مختصر عرض میكنم:
پس از پیامبر حق او را غصب كردند، از ارث محرومش داشتند، حرمت او را نادیده گرفتند، به او ستم كردند، خداوند میان او و ستمكاران داوری كند.
سلمان به عیادت او آمد. با حضرت فاطمه (سلام الله علیها) سخن میگفت، ناگهان صدای حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در حین سخن تغیر یافت و نفسش به شماره افتاد، سلمان پریشان شد كه تو را چه میشود[2] حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را از درد سینه یا پهلو نالید. و از جراحت ناشی از فشار در و گویا قطعهی آهن یا میخی كه در آن هنگام بر سینهاش فرو رفته بود.
و دیگر عیادتهایی كه از او بعمل آمد، همه حكایت از صدمه دیدن او، غصب حقوق او، مظلومیت او و مظلومیت علی (علیه السلام) است و تذكر تحمل و صبر حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، درد كشیدن او، بروز دادن دشمن، كینههای بدر و احد را و فریفتگیشان به دنیا، و فكر و فریبكاریشان و در كل مظلومیت خود و علی (علیه السلام) كه تجسم مظلومیت اسلام بودند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت:
[1] . خطبه حضرت فاطمه (سلام الله علیها).
[2] . انساب الاشراف، ص 318.
افزودن دیدگاه جدید