فاطمه زهرا سلام الله علیها را بهتر بشناسیم: 2- انعقاد نطفه‌ی فاطمه (علیها السلام) از میوه‌ی بهشتی

فاطمه زهرا سلام الله علیها را بهتر بشناسیم: 2- انعقاد نطفه‌ی فاطمه (علیها السلام) از میوه‌ی بهشتی

بانو اجازه هست که مادر بخوانمت؟                                    این فاطمیه با دل مضطر بخوانمت؟

زندگینامه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

 

ابوبكر بغدادی به سند خود از عایشه نقل می‌كند كه گفت:

«به رسول خدا عرض كردم: ای رسول خدا چرا وقتی فاطمه (علیها السلام) به حضور شما می‌رسد، او را می‌بوسی و زبانت را در دهان او می‌گذاری. . . فرمود:

«نعم یا عائشه! إنّی لما أسری بی إلی السماء ادخلنی جبرئیل الجنة فناولنی منها تفاحة فأكلتها فصارت نطفة فی صلبی، فلما نزلت واقعت خدیجه ففاطمة من تلك النطفة، و هی حوراء إنسیة، كلما اشتقت إلی الجنة قبلتها؛

آری ای عایشه! هنگامی كه به معراج رفتم، جبرئیل مرا به بهشت برد و از سیب بهشتی به من داد و من خوردم و همان سیب تبدیل به نطفه‌ای در صلب من شد و چون به زمین آمدم، با خدیجه بودم كه او فاطمه را حامله شد. فاطمه، حورای انسیه است. هر گاه مشتاق بهشت می‌شوم، دخترم فاطمه را می‌بوسم.»[1]

 

علامه اخطب خوارزمی خبر فوق را با تفصیل بیشتر نقل می‌كند، و با این تفاوت كه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «میوه‌ای از میوه‌های بهشت خوردم. . . و هر وقت به بوی بهشت مشتاق می‌شوم، فاطمه را استشمام می‌كنم. . . .»[2]

حاكم در مستدرك از سعد بن مالك نقل می‌كند كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:

«اتانی جبرئیل بسفرجلة من الجنة فأكلتها لیلة أسری بی فعلقت خدیجة بفاطمة فكنت إذا اشتقت إلی رائحة الجنة شممت رقبة فاطمة؛ در آن شبی كه به معراج برده شدم، جبرئیل یك گلابی از بهشت برایم آورد. آن را خوردم و خدیجه به فاطمه حامله شد، پس هر وقت مشتاق بوی بهشت می‌شوم، گردن فاطمه را می‌بویم.»[3]

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی‌نوشت:

[1] . تاریخ بغداد، ج 5، ص 87، ر. ك: ینابیع الموده، ج 2، ص 24، بحار الانوار، ج 43، ص 4.

[2] . ر. ك:احقاق الحق، ج 10، ص 5.

[3] . مستدرك حاكم، ج 3، ص 169. برای آگاهی بیشتر در این باره ر. ك: احقاق الحق، ج 10، ص 12 به نقل از محاضره الاوائل، ص 88، میزان الاعتدال، ج 1، ص 38، مجمع الزوائد، ج 6، ص 202، لسان المیزان، ج 5، ص 97، ینابیع الموده، ص 197، ارجح المطالب، ص 239، وسیله المآل، ص 78.

افزودن دیدگاه جدید