آیا کسی هست که اسلام را نشناسد؟ وظیفه او چیست؟

شاید در این دوره که ارتباطات بسیار گسترده شده و دوره معروف به عصر انفجار اطلاعات شده است، تقریبا کسی نباشد که هیچ شناختی از اسلام نداشته باشد.

شاید در این دوره که ارتباطات بسیار گسترده شده و دوره معروف به عصر انفجار اطلاعات شده است، تقریبا کسی نباشد که هیچ شناختی از اسلام نداشته باشد.

اما آنچه روشن است اکثر شناخت ها، شناخت های واقعی و صحیح نیست. بلکه در بسیاری از موارد شناخت ها، ناشی از تبلیغات سوئی است که امروزه به کثرت یافت می شود. و اسلام طالبانی یا آمریکایی نیز شاهدی برای تائید تبلیغات سوء می شود. شاید کم نباشند کسانی که پیامبر رحمت للعالمین (ص) را مروج خشونت دریافت کرده باشند. و شبهات و سوء برداشت ها، شناخت اصلی آنها از اسلام را تشکیل داده باشد و همین سبب موضع گیری منفی آنها شده باشد. کما اینکه تصورات غلط از خدا، دلیل اصلی انکار خدا توسط بی دینان است.

و اینکه بخواهیم از وظیفه این افراد سخن بگوییم، عبارت چندان صحیحی نمی باشد. چرا که این افراد دین را به مرجعیت نمی شناسند که دین بخواهد برای آنها وظیفه ای بیان نماید. اما می توان به نحو ارشادی سخن گفت که انسان باید در همه شناخت های خود دقت کند. و مراقب باشد که جو غالب او را در اشتباهات و گمراهی ها نگاه ندارد.

آن روز که نظریه بطلمیوسی به زیر سوال رفت و محوریت کره زمین انکار شد، تقریبا همه بر خطا معتقد بودند. و همین گونه مطالب می تواند هشداری برای همگان باشد که اگر در انتخاب عقائد و تفکرات خود دقت لازم را به خرج نداده اند، در تشخیص آنها بازنگری کنند. خصوصا که شواهد هیاهو سالاری و دروغگویی بوق های استکباری بسیار است.

و اگر بخواهیم در غیاب این گروه که شناخت غلطی از اسلام دارند، درباره سرنوشت اخروی آنها خودمان را توجیه کنیم که چگونه چنین جمعیت انبوهی در گمراهی قرار دارند، باید دقت کنیم که انسان با فطرت خود خوبی ها و زیبایی ها را می شناسد و بدی ها برای او مشخص شده اند. آنان که شکر چنین نعمتی را به جای می آورند، خدای متعال مزد آنها را با هدایت بیشتر عطا می کند:

«وَ الَّذینَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ[محمد/۱۷] كسانى كه هدایت یافته‏ اند، خداوند بر هدایتشان مى ‏افزاید و روح تقوا به آنان مى‏ بخشد.»

و اینان شاید بتوانند به سرچشمه حقیقت نائل آیند و از دین اصیل بهره مند شوند و اگر به تمام نیکی هایی که شناختند پایبند بودند و هیچ گاه از حقیقت روی برنگرداندند، خدای متعال مزد آنها را خواهد داد. همان گونه که از بعضی مسیحیان، تجلیل می کند.

«لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ قالُوا إِنَّا نَصارى‏ ذلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسینَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا یَسْتَكْبِرُونَ[مائده/۸۲] نزدیكترین دوستان به مؤمنان را كسانى مى‏ یابى كه مى‏ گویند: «ما نصارى هستیم» این بخاطر آن است كه در میان آنها، افرادى عالم و تارك دنیا هستند و آنها (در برابر حق) تكبّر نمى ورزند.»

 

اینان کسانی هستند که اگر اندک نوری از حقیقت ببینند، به آن پشت نکرده و خود را به غفلت نمی زنند که خدای متعال در وصف آنها می فرماید:

«وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى‏ أَعْیُنَهُمْ تَفیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ[مائده/۸۳] و هر زمان آیاتى را كه بر پیامبر (اسلام) نازل شده بشنوند، چشم هاى آنها را مى ‏بینى كه (از شوق،) اشك مى ‏ریزد، بخاطر حقیقتى كه دریافته ‏اند آنها مى‏ گویند: «پروردگارا! ایمان آوردیم پس ما را با گواهان (و شاهدان حق، در زمره یاران محمد) بنویس!»

اما آنان که به نور حقیقت پشت می کنند، خودشان مقصر هستند و به اندازه تقصیرشان، مستحق مجازات هستند.

افزودن دیدگاه جدید