آیا می توان عدم وجود خدا را تصور کرد؟

این گزاره، غلط است. و تناقض در درون آن نهفته است. و اگر کسی گمان می کند که می تواند عدم خدا را تصور کند، به این دلیل است که او مفهوم خدا را اصلا درنیافته است. و اگر خدا را درست متوجه می شد، هرگز نمی توانست عدم او را تصور کند.

این گزاره، غلط است. و تناقض در درون آن نهفته است. و اگر کسی گمان می کند که می تواند عدم خدا را تصور کند، به این دلیل است که او مفهوم خدا را اصلا درنیافته است. و اگر خدا را درست متوجه می شد، هرگز نمی توانست عدم او را تصور کند.

مثلا فرض کنید که شما می خواهید لیوانی پر آب را خالی از آب تصور کنید. آیا هرگز بر این کار قادر خواهید بود؟ قطعا می توان دو لیوان مجزا تصور کرد که یکی از آنها پر از آب، و دیگری خالی از آب است. یا یک لیوان را در یک لحظه پر و در لحظه دیگری خالی تصور کرد.  اما هیچ کس نمی تواند در ذهن خود تصور لیوانی پرآب و در همان حال و همان حین خالی از آب را داشته باشد. دقت نمایید که مثلا لیوان نصفه مد نظر ما نیست که نیمی از آن پر و نیمی از آن خالی باشد تا شما بتوانید هر دو تصور را همزمان داشته باشید. بلکه باید دقیقا همان چیزی را که پر تصور کرده اید، خالی تصور کنید. پس اگر بتوان تناقض را نشان داد، روشن می شود که تصورش نیز ممکن نیست.

حال توجه کنید که به چه چیزی خدا می گویند. خدا به موجودی گفته می شود که وجودش واجب و ضروری است. یعنی وجود داشتنش هرگز منتفی نخواهد بود. وجودی که وجود داشتن لازمه ذاتی اوست، چگونه می تواند از وجود خالی باشد؟
مثل آن است که فرض کنیم، میز چوبی ای داریم که از چوب ساخته نشده است! یا دیگ مسی ای داریم که در آن از مس استفاده نشده است. در واقع یک چیز هرگز نمی تواند از ذاتی خود خالی باشد.

حال چگونه وجود در ذات خدا و ضروری اوست، اما بتوانیم عدم او را تصور کنیم؟

البته ممکن است کسی ادعا کند که من عدم خدا را تصور کرده ام! اما با این توضیحات مشخص می شود که او در واقع خدا را تصور نکرده که موفق به فرض عدمش شده است. و الا خدا، همان موجودی است که عدمش غیر قابل تصور است.

افزودن دیدگاه جدید