قحطی ۱۲۹۸–۱۲۹۶ ایران
قحطی ۱۲۹۸–۱۲۹۶ ایران
این نوشتار مطابق "ویکیپدیا:سیاست حذف" برای حذف در نظر گرفته شدهاست.
لطفاً اندیشههای خود را دربارهٔ این موضوع در نظرخواهی مربوط به این نوشتار، که در صفحهٔ نظرخواهیهای برای حذف، قرار دارد، به اشتراک بگذارید.
در ویرایش آزاد هستید، ولی نوشتار نباید خالی شود و این آگاهسازی تا زمانی که بحث بسته شود نباید حذف شود. برای اطلاعات بیشتر، به ویژه در ادغام یا انتقال نوشتار در مدت بحث، "ویکیپدیا:راهنمای حذف" را بخوانید.
در بیطرفی این مقاله اختلافنظر وجود دارد. گفتگوی مربوطه ممکن است در صفحهٔ بحث. لطفاً تا پایان حل مناقشه این برچسب را برندارید. (مارس ۲۰۱۷)
قحطی ۱۲۹۸–۱۲۹۶ ایران
قحطی بزرگ
تصویری از پیکرهای قحطیزدگان قحطی سال ۱۲۹۸–۱۲۹۶
تصویری از پیکرهای قحطیزدگان قحطی سال ۱۲۹۸–۱۲۹۶
کشور ایران
موقعیت سراسر کشور
مختصات ۳۲° شمالی ۵۴° شرقی
دوره ۱۲۹۸–۱۲۹۶شمسی
(۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی)
مرگ و میر کل ۱۴ میلیون نفر[۱]
نرخ مرگ ۲۵٪ تا ۴۰٪[۲]
حدود ۵۰٪[۱][۳]
مشاهدات جنگ جهانی اول، قحطی، خشکسالی و نسلکشی[۱][۳][۲]
قحطی بزرگ ۱۲۹۶–۱۲۹۸ هجری شمسی (۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی) قحطی بزرگی بود که تلفات جانی فراوانی را در ایران سبب شد.[۴] این رویداد از دیدگاه مجد بزرگترین قحطی و فاجعهٔ انسانی تاریخ ایران است که از حمله مغول در قرن سیزدهم میلادی نیز بسیار فراتر رفت. دربارهٔ این واقعه مطالب اندکی نوشته شده و حتی کمتر شناخته شدهاست.[۵][۶] از دیدگاه مجد در این قحطی نزدیک به ۴۰٪ (در برخی دیگر از منابع ۲۵ درصد) از جمعیت ایران به سبب گرسنگی و سوءتغذیه و بیماریهای ناشی از آن از بین رفتند؛ وی دولت بریتانیا را به دلیل خرید گسترده غلات و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هندوستان و بینالنهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاستهای مالی -از جمله نپرداختن درآمدهای نفت به ایران، مسبب اصلی میداند.[۷]
در این دوران که مصادف با جنگ جهانی بود علیرغم اعلام بیطرفی در جنگ از سوی حکومت ایران بخشهایی از ایران توسط نیروهای انگلیس و تا حدی روسیه اشغال شده بود. در همین زمان درگیریهای داخلی نیز قدرت مرکزی را در ایران ضعیف کرده بود.
از مطالب قابل تأمل دیگر این است که همزمان همهگیری ۱۹۱۸ آنفلوآنزای اسپانیایی که باعث مرگ صد میلیون نفر در سراسر جهان شد در ایران شیوع پیدا کرد، هر چند تعداد ایرانیانی که در این زمان کشته شدند محل مناقشهاست. برخی متخصصان چنین پیشنهاد میکنند که مجموعهای از قحطی، مالاریا، آنفلوآنزا، و اعتیاد فراگیر به تریاک سبب نرخ غیرعادی مرگ و میر در ایران شده بود.[۸]
محتویات [نهفتن]
۱ عوامل قحطی در ایران
۱.۱ احتکار احمدشاه قاجار در زمان قحطی
۱.۲ جنگ جهانی و ورود قوای روس و انگلیس به خاک ایران
۱.۳ خشکسالی و آفت زدگی
۲ نسلکشی ایرانیان
۳ گزارشهای وایت و ساوترد
۴ جستارهای وابسته
۵ پانویس
۶ منابع
۷ پیوند به بیرون
عوامل قحطی در ایران[ویرایش]
احتکار احمدشاه قاجار در زمان قحطی[ویرایش]
یکی از محتکران عمده غلات، احمدشاه بود که تن به پیشنهاد خرید منصفانه رئیسالوزرای خود نیز نمیداد و مقادیر زیادی گندم و جو در انبارها ذخیره کرده بود. شاه قاجار در برابر پیشنهادهای خرید صدراعظم خود اظهار میداشت «جز به قیمت روز به صورت دیگر حاضر برای فروش نیستم». در این برهه میرزا حسن خان مستوفی الممالک با جدیت و تلاش فراوان، به رغم درگیر شدن با عوامل آشکار و نهان انگلیس و روس، با وضع برنامهای درصدد نجات هموطنان خود از این وضع آشفته، مقابله با محتکران و اتخاذ تدابیری برای خرید عادلانه ارزاق عمومی به ویژه گندم، برنج، جو و توزیع آن میان هموطنان بود.[۵]
جنگ جهانی و ورود قوای روس و انگلیس به خاک ایران[ویرایش]
با وجود اعلام بیطرفی ایران، نیروهای متخاصم انگلیس و روس از نقاط مختلف وارد کشور شدند. جدا از دلایل ژئوپلتیک و منابع حیاتی ایران که برای ادامه جنگ ضروری بود، یکی از دلایل این تعرض به ایران، شکل گیری احساسات همسو با آلمان از طریق یکی از مقامات دربار بود و بریتانیا از بیم وقوع کودتای آلمانی در ایران، نیروهای خود را تا پشت دروازههای پایتخت پیش آورد. با توجه به نیاز این قوا به آذوقه تمام غلات و مایحتاج ایرانیان حتی زیادتر از نیاز عمداً توسط قوای انگلیس جمعآوری میشد.
خشکسالی و آفت زدگی[ویرایش]
«مطابق اسناد تاریخی موجود در سازمان اسناد ملی ایران، در آستانهٔ جنگ یعنی قبل از ۱۹۱۴(۱۲۹۲ هجری شمسی) نشانههایی از بروز خشکسالی در بیشتر نقاط کشور مشاهده شده بود. این نشانهها یکی کمبود باران بود. در حالت طبیعی میانگین بارش باران در ایران یک سوم بارش جهانی است و هرگاه این میزان اندک کاهشی نشان میدهد، خشکسالی در راه است. در آن دوره نیز گزارشهایی مبنی بر کاهش میزان بارندگی در بسیاری از مناطق به ویژه مناطق اطراف تهران مثل ورامین و شهریار به ثبت رسیده است. از طرف دیگر همزمان بسیاری از انبارهای دولتی که غلات ذخیره کرده بودند دچار حمله حشرات و آفت شدند. علاوه بر این برخی مناطق مثلاً ورامین دچار سِنزدگی میشوند. این نشانهها باعث شد بر اساس گزارشی که در اسفند ۱۲۹۲ از وزارت کشور به رئیسالوزرا میرسد، به رئیس دولت گفته شود چه نشستهاید که زارعان با دیدن این نشانهها گندمهایشان را هر خروار ۸ تومان به محتکرین پیشفروش کردهاند. اسناد نشان میدهند که خیلی از این غلات احتکار شده نه برای فروش گرانتر در داخل که برای فروختن به تاجرانی که از طریق انگلیسها در شهرهای مختلف پخش شده بودند، نگهداری میشد. شکواییههای موجود در مجلس نشان میدهد که بسیاری از مبالغ نیز به زارعان پرداخت نشده و آنان برای احقاق حق خود به مجلس عریضه فرستادهاند.»[۹]
نسلکشی ایرانیان[ویرایش]
ژنرال دنسترویل دربارهٔ اقدام انگلیس در خرید غله در ایران مینویسد: «در اثر خریدهای ما قیمت غله بالاتر رفت و هر افزایش جزئی به معنای مرگ بسیاری از افراد بود» وی در تاریخ ۵ می ۱۹۱۸ (۱۴ اردیبهشت ۱۲۹۷)از همدان مینویسد: «قحطی در این جا اسفناک است… ما محصول را ۴۰ تومان میخریم و امیدواریم مقداری هم کمتر از این تهیه کنیم. هر روز بسیاری میمیرند و بسیاری نیز در حال کمکرسانی مردهاند. اکنون که برفها آب شده و بهار آغاز شده است، مردم میروند بیرون و مثل گاو در مراتع میچرند». بسیاری از این مردم نگونبخت در حال چریدن در مراتع مردهاند.[۱۰]
پارهای از منابع مانند محمد قلی مجد از این فراتر رفتهاند و ادعا نمودهاند که هیچ کشوری مانند ایران از جنگ جهانی آسیب ندیدهاست. بنوشته عباس میلانی بسیاری از دیدگاههای ارائه شده توسط مجد محل شک میباشد. در کارهای مجد، او تمایل به این داشتهاست تا منابعی گلچین کند که دیدگاه از پیش تعیین شده او را تأیید کند.[۸]
از دیدگاه مجد بزرگترین قحطی تاریخ ایران و همچنین بزرگترین فاجعهٔ تاریخ ایران است که از حمله مغول در قرن سیزدهم میلادی نیز بسیار فراتر رفت. همانطور که اشاره شد، این واقعه یکی از مصائب بزرگ تاریخ ایران است که دربارهٔ آن مطالب اندکی نوشته شده و حتی کمترشناخته شدهاست.[۵][۶] از دیدگاه مجد در این قحطی نزدیک به ۴۰٪ (در برخی دیگر از منابع ۲۵ درصد) از جمعیت ایران به سبب گرسنگی و سوءتغذیه و بیماریهای ناشی از آن نابود شدند و مجد دولت بریتانیا را به دلیل خرید گسترده غله و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هند و بینالنهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاستهای مالی -از جمله نپرداختن درآمدهای نفت به ایران، مسبب اصلی میداند.[۷]
از دیدگاه محمد قلی مجد انگلیسیها تا ژوئیه ۱۹۱۸ (تیر ۱۲۹۷) ایران را به اشغال خود درآوردند. قرار بر این بود که نیروهای بریتانیا در مه ۱۹۲۱ (اردیبهشت ۱۳۰۰)ایران را ترک کنند؛ یعنی ایران در حدود سه سال و نیم در اشغال نظامی بریتانیا قرار داشت. نیروهای بریتانیا در فوریه ۱۹۲۱ (بهمن ۱۲۹۹)، از ایران رفتند.[۵][۱۱][۱۲]
میروشنیکف دربارهٔ خسارات و ویرانیهای ایران در جنگ جهانی اول مینویسد: جنگ جهانی اول برای مردم ایران بداقبالیها و مشقات بیشماری به همراه آورد. مناطق وسیعی در اثر جنگ تخریب شده، دهها هزار ایرانی دچار قحطی شدند یا پس از بیماری مردند، بسیاری زندگی خود را در اثر عملیات نظامی از دست دادند و یا خسارت دیدند. در نگاه به گذشته، حتی اکنون نیز سخت است بتوان گفت چگونه ایران میتوانست لطمه کمتری ببیند. دفاع از تمامیت ملی در برابر دستاندازیهای قدرتهای بزرگ که هر کدام تسلط بر ایران را پاداشی در نبرد برای مستعمرات جدید و حوزههای نفوذ خود میدیدند، ناممکن بود.[۱۱]
احمد کسروی میگوید در سال ۱۳۳۶ قمری (۱۲۹۷ شمسی) جنگ جهانی در میان بود و گرانی نیز پیش آمد و میتوان گفت یک سوم مردم از میان رفتند و در آن سال در تبریز آشکارا میدیدم که توانگران دست بینوایان نمیگرفتند و وقتی خویشان و همسایگانشان از گرسنگی میمردند پروا نمیداشتند و مردگان از بی کفنی روی زمین میماندند.[۱۳]
گزارشهای وایت و ساوترد[ویرایش]
در ماه آوریل ۱۹۱۸ (فروردین ۱۲۹۷)، فرانسیس وایت دبیر سفارت آمریکا از بغداد به تهران سفر میکند. کالدول مینویسد: «مفتخرا به ضمیمه، یادداشت دبیر سفارت را که حاوی اطلاعاتی است که نامبرده طی سفر خود از بغداد به تهران گردآوری کرده و ممکن است مورد علاقه آن وزارتخانه قرار گیرد، ارسال میکنم.» وایت وضع گرسنگی را چنین تشریح میکند:
در سرتاسر جادهها کودکان لخت دیده میشوند که فقط پوست و استخوان اند. قطر ساقهایشان بیش از سه اینچ نیست و صورتشان مانند پیرمردان و پیرزنان هشتاد ساله تکیده و چروکیده است. همه جا کمبود دیده میشود و مردم ناگزیرند علف و یونجه بخورند و حتی دانهها را از سرگین سطح جاده جمع میکنند تا نان درست کنند. در همدان چندین مورد دیده شد که گوشت انسان میخورند و دیدن صحنه درگیری کودکان و سگها بر سر جسد و یا بدست آوردن زبالههایی که به خیابانها ریخته میشود عجیب نیست.
جستارهای وابسته[ویرایش]
یتیمخانه ایران
اشغال ایران در جنگ جهانی اول
قحطی در همدان در دوران جنگ جهانی اول
پانویس[ویرایش]
↑ پرش به بالا به: ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ Sadegh Abbasi. «8-10 million Iranians died over Great Famine caused by the British in late 1910s, documents reveal». Khamenei.ir، ۴ نوامبر ۲۰۱۵. بازبینیشده در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۷.
↑ پرش به بالا به: ۲٫۰ ۲٫۱ «Global Connections - Timeline». پیبیاس. بازبینیشده در ۱۳ اکتبر ۲۰۱۶.
↑ پرش به بالا به: ۳٫۰ ۳٫۱ «هولوکاست ۹ میلیون ایرانی به دست بریتانیای کبیر +تصاویر». مشرقنیوز، ۲۶ مهر ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۴ بهمن ۱۳۹۵.
پرش به بالا ↑ Stephen Sniegoski. “Iran as a Twentieth Century Victim: 1900 Through the Aftermath of World War II”. Veterans News Now. November 9, 2013. Retrieved 2017-05-13.
↑ پرش به بالا به: ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ قحطی بزرگ، محمدقلی مجد، ترجمه: محمد کریمی
↑ پرش به بالا به: ۶٫۰ ۶٫۱ IICHS مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
↑ پرش به بالا به: ۷٫۰ ۷٫۱ «pbs.org».
↑ پرش به بالا به: ۸٫۰ ۸٫۱ Milani, Abbas. The Shah. New York: Palgrave Macmillan, 2011. 2-19 to21)E-book edition).
پرش به بالا ↑ اسناد تاریخی موجود در سازمان اسناد ملی،
پرش به بالا ↑ http://www.dowran.ir/show.php?id=136806282
↑ پرش به بالا به: ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ایران در جنگ جهانی اول، میروشنکف، ترجمه دخانیاتی، تهران ۱۳۴۴.
پرش
قحطی ۱۲۹۸–۱۲۹۶ ایران
این نوشتار مطابق "ویکیپدیا:سیاست حذف" برای حذف در نظر گرفته شدهاست.
لطفاً اندیشههای خود را دربارهٔ این موضوع در نظرخواهی مربوط به این نوشتار، که در صفحهٔ نظرخواهیهای برای حذف، قرار دارد، به اشتراک بگذارید.
در ویرایش آزاد هستید، ولی نوشتار نباید خالی شود و این آگاهسازی تا زمانی که بحث بسته شود نباید حذف شود. برای اطلاعات بیشتر، به ویژه در ادغام یا انتقال نوشتار در مدت بحث، "ویکیپدیا:راهنمای حذف" را بخوانید.
در بیطرفی این مقاله اختلافنظر وجود دارد. گفتگوی مربوطه ممکن است در صفحهٔ بحث. لطفاً تا پایان حل مناقشه این برچسب را برندارید. (مارس ۲۰۱۷)
قحطی ۱۲۹۸–۱۲۹۶ ایران
قحطی بزرگ
تصویری از پیکرهای قحطیزدگان قحطی سال ۱۲۹۸–۱۲۹۶
تصویری از پیکرهای قحطیزدگان قحطی سال ۱۲۹۸–۱۲۹۶
کشور ایران
موقعیت سراسر کشور
مختصات ۳۲° شمالی ۵۴° شرقی
دوره ۱۲۹۸–۱۲۹۶شمسی
(۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی)
مرگ و میر کل ۱۴ میلیون نفر[۱]
نرخ مرگ ۲۵٪ تا ۴۰٪[۲]
حدود ۵۰٪[۱][۳]
مشاهدات جنگ جهانی اول، قحطی، خشکسالی و نسلکشی[۱][۳][۲]
قحطی بزرگ ۱۲۹۶–۱۲۹۸ هجری شمسی (۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی) قحطی بزرگی بود که تلفات جانی فراوانی را در ایران سبب شد.[۴] این رویداد از دیدگاه مجد بزرگترین قحطی و فاجعهٔ انسانی تاریخ ایران است که از حمله مغول در قرن سیزدهم میلادی نیز بسیار فراتر رفت. دربارهٔ این واقعه مطالب اندکی نوشته شده و حتی کمتر شناخته شدهاست.[۵][۶] از دیدگاه مجد در این قحطی نزدیک به ۴۰٪ (در برخی دیگر از منابع ۲۵ درصد) از جمعیت ایران به سبب گرسنگی و سوءتغذیه و بیماریهای ناشی از آن از بین رفتند؛ وی دولت بریتانیا را به دلیل خرید گسترده غلات و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هندوستان و بینالنهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاستهای مالی -از جمله نپرداختن درآمدهای نفت به ایران، مسبب اصلی میداند.[۷]
در این دوران که مصادف با جنگ جهانی بود علیرغم اعلام بیطرفی در جنگ از سوی حکومت ایران بخشهایی از ایران توسط نیروهای انگلیس و تا حدی روسیه اشغال شده بود. در همین زمان درگیریهای داخلی نیز قدرت مرکزی را در ایران ضعیف کرده بود.
از مطالب قابل تأمل دیگر این است که همزمان همهگیری ۱۹۱۸ آنفلوآنزای اسپانیایی که باعث مرگ صد میلیون نفر در سراسر جهان شد در ایران شیوع پیدا کرد، هر چند تعداد ایرانیانی که در این زمان کشته شدند محل مناقشهاست. برخی متخصصان چنین پیشنهاد میکنند که مجموعهای از قحطی، مالاریا، آنفلوآنزا، و اعتیاد فراگیر به تریاک سبب نرخ غیرعادی مرگ و میر در ایران شده بود.[۸]
محتویات [نهفتن]
۱ عوامل قحطی در ایران
۱.۱ احتکار احمدشاه قاجار در زمان قحطی
۱.۲ جنگ جهانی و ورود قوای روس و انگلیس به خاک ایران
۱.۳ خشکسالی و آفت زدگی
۲ نسلکشی ایرانیان
۳ گزارشهای وایت و ساوترد
۴ جستارهای وابسته
۵ پانویس
۶ منابع
۷ پیوند به بیرون
عوامل قحطی در ایران[ویرایش]
احتکار احمدشاه قاجار در زمان قحطی[ویرایش]
یکی از محتکران عمده غلات، احمدشاه بود که تن به پیشنهاد خرید منصفانه رئیسالوزرای خود نیز نمیداد و مقادیر زیادی گندم و جو در انبارها ذخیره کرده بود. شاه قاجار در برابر پیشنهادهای خرید صدراعظم خود اظهار میداشت «جز به قیمت روز به صورت دیگر حاضر برای فروش نیستم». در این برهه میرزا حسن خان مستوفی الممالک با جدیت و تلاش فراوان، به رغم درگیر شدن با عوامل آشکار و نهان انگلیس و روس، با وضع برنامهای درصدد نجات هموطنان خود از این وضع آشفته، مقابله با محتکران و اتخاذ تدابیری برای خرید عادلانه ارزاق عمومی به ویژه گندم، برنج، جو و توزیع آن میان هموطنان بود.[۵]
جنگ جهانی و ورود قوای روس و انگلیس به خاک ایران[ویرایش]
با وجود اعلام بیطرفی ایران، نیروهای متخاصم انگلیس و روس از نقاط مختلف وارد کشور شدند. جدا از دلایل ژئوپلتیک و منابع حیاتی ایران که برای ادامه جنگ ضروری بود، یکی از دلایل این تعرض به ایران، شکل گیری احساسات همسو با آلمان از طریق یکی از مقامات دربار بود و بریتانیا از بیم وقوع کودتای آلمانی در ایران، نیروهای خود را تا پشت دروازههای پایتخت پیش آورد. با توجه به نیاز این قوا به آذوقه تمام غلات و مایحتاج ایرانیان حتی زیادتر از نیاز عمداً توسط قوای انگلیس جمعآوری میشد.
خشکسالی و آفت زدگی[ویرایش]
«مطابق اسناد تاریخی موجود در سازمان اسناد ملی ایران، در آستانهٔ جنگ یعنی قبل از ۱۹۱۴(۱۲۹۲ هجری شمسی) نشانههایی از بروز خشکسالی در بیشتر نقاط کشور مشاهده شده بود. این نشانهها یکی کمبود باران بود. در حالت طبیعی میانگین بارش باران در ایران یک سوم بارش جهانی است و هرگاه این میزان اندک کاهشی نشان میدهد، خشکسالی در راه است. در آن دوره نیز گزارشهایی مبنی بر کاهش میزان بارندگی در بسیاری از مناطق به ویژه مناطق اطراف تهران مثل ورامین و شهریار به ثبت رسیده است. از طرف دیگر همزمان بسیاری از انبارهای دولتی که غلات ذخیره کرده بودند دچار حمله حشرات و آفت شدند. علاوه بر این برخی مناطق مثلاً ورامین دچار سِنزدگی میشوند. این نشانهها باعث شد بر اساس گزارشی که در اسفند ۱۲۹۲ از وزارت کشور به رئیسالوزرا میرسد، به رئیس دولت گفته شود چه نشستهاید که زارعان با دیدن این نشانهها گندمهایشان را هر خروار ۸ تومان به محتکرین پیشفروش کردهاند. اسناد نشان میدهند که خیلی از این غلات احتکار شده نه برای فروش گرانتر در داخل که برای فروختن به تاجرانی که از طریق انگلیسها در شهرهای مختلف پخش شده بودند، نگهداری میشد. شکواییههای موجود در مجلس نشان میدهد که بسیاری از مبالغ نیز به زارعان پرداخت نشده و آنان برای احقاق حق خود به مجلس عریضه فرستادهاند.»[۹]
نسلکشی ایرانیان[ویرایش]
ژنرال دنسترویل دربارهٔ اقدام انگلیس در خرید غله در ایران مینویسد: «در اثر خریدهای ما قیمت غله بالاتر رفت و هر افزایش جزئی به معنای مرگ بسیاری از افراد بود» وی در تاریخ ۵ می ۱۹۱۸ (۱۴ اردیبهشت ۱۲۹۷)از همدان مینویسد: «قحطی در این جا اسفناک است… ما محصول را ۴۰ تومان میخریم و امیدواریم مقداری هم کمتر از این تهیه کنیم. هر روز بسیاری میمیرند و بسیاری نیز در حال کمکرسانی مردهاند. اکنون که برفها آب شده و بهار آغاز شده است، مردم میروند بیرون و مثل گاو در مراتع میچرند». بسیاری از این مردم نگونبخت در حال چریدن در مراتع مردهاند.[۱۰]
پارهای از منابع مانند محمد قلی مجد از این فراتر رفتهاند و ادعا نمودهاند که هیچ کشوری مانند ایران از جنگ جهانی آسیب ندیدهاست. بنوشته عباس میلانی بسیاری از دیدگاههای ارائه شده توسط مجد محل شک میباشد. در کارهای مجد، او تمایل به این داشتهاست تا منابعی گلچین کند که دیدگاه از پیش تعیین شده او را تأیید کند.[۸]
از دیدگاه مجد بزرگترین قحطی تاریخ ایران و همچنین بزرگترین فاجعهٔ تاریخ ایران است که از حمله مغول در قرن سیزدهم میلادی نیز بسیار فراتر رفت. همانطور که اشاره شد، این واقعه یکی از مصائب بزرگ تاریخ ایران است که دربارهٔ آن مطالب اندکی نوشته شده و حتی کمترشناخته شدهاست.[۵][۶] از دیدگاه مجد در این قحطی نزدیک به ۴۰٪ (در برخی دیگر از منابع ۲۵ درصد) از جمعیت ایران به سبب گرسنگی و سوءتغذیه و بیماریهای ناشی از آن نابود شدند و مجد دولت بریتانیا را به دلیل خرید گسترده غله و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هند و بینالنهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاستهای مالی -از جمله نپرداختن درآمدهای نفت به ایران، مسبب اصلی میداند.[۷]
از دیدگاه محمد قلی مجد انگلیسیها تا ژوئیه ۱۹۱۸ (تیر ۱۲۹۷) ایران را به اشغال خود درآوردند. قرار بر این بود که نیروهای بریتانیا در مه ۱۹۲۱ (اردیبهشت ۱۳۰۰)ایران را ترک کنند؛ یعنی ایران در حدود سه سال و نیم در اشغال نظامی بریتانیا قرار داشت. نیروهای بریتانیا در فوریه ۱۹۲۱ (بهمن ۱۲۹۹)، از ایران رفتند.[۵][۱۱][۱۲]
میروشنیکف دربارهٔ خسارات و ویرانیهای ایران در جنگ جهانی اول مینویسد: جنگ جهانی اول برای مردم ایران بداقبالیها و مشقات بیشماری به همراه آورد. مناطق وسیعی در اثر جنگ تخریب شده، دهها هزار ایرانی دچار قحطی شدند یا پس از بیماری مردند، بسیاری زندگی خود را در اثر عملیات نظامی از دست دادند و یا خسارت دیدند. در نگاه به گذشته، حتی اکنون نیز سخت است بتوان گفت چگونه ایران میتوانست لطمه کمتری ببیند. دفاع از تمامیت ملی در برابر دستاندازیهای قدرتهای بزرگ که هر کدام تسلط بر ایران را پاداشی در نبرد برای مستعمرات جدید و حوزههای نفوذ خود میدیدند، ناممکن بود.[۱۱]
احمد کسروی میگوید در سال ۱۳۳۶ قمری (۱۲۹۷ شمسی) جنگ جهانی در میان بود و گرانی نیز پیش آمد و میتوان گفت یک سوم مردم از میان رفتند و در آن سال در تبریز آشکارا میدیدم که توانگران دست بینوایان نمیگرفتند و وقتی خویشان و همسایگانشان از گرسنگی میمردند پروا نمیداشتند و مردگان از بی کفنی روی زمین میماندند.[۱۳]
گزارشهای وایت و ساوترد[ویرایش]
در ماه آوریل ۱۹۱۸ (فروردین ۱۲۹۷)، فرانسیس وایت دبیر سفارت آمریکا از بغداد به تهران سفر میکند. کالدول مینویسد: «مفتخرا به ضمیمه، یادداشت دبیر سفارت را که حاوی اطلاعاتی است که نامبرده طی سفر خود از بغداد به تهران گردآوری کرده و ممکن است مورد علاقه آن وزارتخانه قرار گیرد، ارسال میکنم.» وایت وضع گرسنگی را چنین تشریح میکند:
در سرتاسر جادهها کودکان لخت دیده میشوند که فقط پوست و استخوان اند. قطر ساقهایشان بیش از سه اینچ نیست و صورتشان مانند پیرمردان و پیرزنان هشتاد ساله تکیده و چروکیده است. همه جا کمبود دیده میشود و مردم ناگزیرند علف و یونجه بخورند و حتی دانهها را از سرگین سطح جاده جمع میکنند تا نان درست کنند. در همدان چندین مورد دیده شد که گوشت انسان میخورند و دیدن صحنه درگیری کودکان و سگها بر سر جسد و یا بدست آوردن زبالههایی که به خیابانها ریخته میشود عجیب نیست.
جستارهای وابسته[ویرایش]
یتیمخانه ایران
اشغال ایران در جنگ جهانی اول
قحطی در همدان در دوران جنگ جهانی اول
پانویس[ویرایش]
↑ پرش به بالا به: ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ Sadegh Abbasi. «8-10 million Iranians died over Great Famine caused by the British in late 1910s, documents reveal». Khamenei.ir، ۴ نوامبر ۲۰۱۵. بازبینیشده در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۷.
↑ پرش به بالا به: ۲٫۰ ۲٫۱ «Global Connections - Timeline». پیبیاس. بازبینیشده در ۱۳ اکتبر ۲۰۱۶.
↑ پرش به بالا به: ۳٫۰ ۳٫۱ «هولوکاست ۹ میلیون ایرانی به دست بریتانیای کبیر +تصاویر». مشرقنیوز، ۲۶ مهر ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۴ بهمن ۱۳۹۵.
پرش به بالا ↑ Stephen Sniegoski. “Iran as a Twentieth Century Victim: 1900 Through the Aftermath of World War II”. Veterans News Now. November 9, 2013. Retrieved 2017-05-13.
↑ پرش به بالا به: ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ قحطی بزرگ، محمدقلی مجد، ترجمه: محمد کریمی
↑ پرش به بالا به: ۶٫۰ ۶٫۱ IICHS مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
↑ پرش به بالا به: ۷٫۰ ۷٫۱ «pbs.org».
↑ پرش به بالا به: ۸٫۰ ۸٫۱ Milani, Abbas. The Shah. New York: Palgrave Macmillan, 2011. 2-19 to21)E-book edition).
پرش به بالا ↑ اسناد تاریخی موجود در سازمان اسناد ملی،
پرش به بالا ↑ http://www.dowran.ir/show.php?id=136806282
↑ پرش به بالا به: ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ایران در جنگ جهانی اول، میروشنکف، ترجمه دخانیاتی، تهران ۱۳۴۴.
پرش به بالا ↑ محمدقلی مجد، ایران در جنگ جهانی اول و تصرف آن به وسیله بریتانیای کبیر.
پرش به بالا ↑ شیعیگری احمد کسروی ص ۵۳
منابع[ویرایش]
ایران در جنگ جهانی اول، میروشنکف، ترجمه دخانیاتی، تهران ۱۳۴۴.
محمدقلی مجد- قحطی بزرگ در ایران ۱۹۱۷ - ۱۹۱۹ مترجم: معصومه جمشیدی
قحطی بزرگ، محمدقلی مجد، ترجمه: محمد کریمی
ایران در جنگ جهانی اول، میروشنکف، ترجمه دخانیاتی، تهران ۱۳۴۴.
محمدقلی مجد، ایران در جنگ جهانی اول و تصرف آن به وسیله بریتانیا.
Majd, Mohammad Gholi, Great Britain and Reza Shah: The Plunder of Iran. 1921–1941, Gainesville. University Press of Florida, 2001, Chapter three.
The Great Famine and Genocide in Persia 1917 -1919
به بالا ↑ محمدقلی مجد، ایران در جنگ جهانی اول و تصرف آن به وسیله بریتانیای کبیر.
پرش به بالا ↑ شیعیگری احمد کسروی ص ۵۳
منابع[ویرایش]
ایران در جنگ جهانی اول، میروشنکف، ترجمه دخانیاتی، تهران ۱۳۴۴.
محمدقلی مجد- قحطی بزرگ در ایران ۱۹۱۷ - ۱۹۱۹ مترجم: معصومه جمشیدی
قحطی بزرگ، محمدقلی مجد، ترجمه: محمد کریمی
ایران در جنگ جهانی اول، میروشنکف، ترجمه دخانیاتی، تهران ۱۳۴۴.
محمدقلی مجد، ایران در جنگ جهانی اول و تصرف آن به وسیله بریتانیا.
Majd, Mohammad Gholi, Great Britain and Reza Shah: The Plunder of Iran. 1921–1941, Gainesville. University Press of Florida, 2001, Chapter three.
The Great Famine and Genocide in Persia 1917 -1919
افزودن دیدگاه جدید