سید حسن آقامیری و برداشتهای متفاوت و دور از دین برای جذب طرفدار
امروزه شبکه های اجتماعی به خصوص نوع موبایلی آن سعی در ایفای نقش جایگزین برای ارتباطات چهره به چهره را دارند. رسانه هایی که بر خلاف بسیاری از رسانه های جمعی دیگر، حس آزادی و فعالیت بیشتری را در مخاطب ایجاد می کنند. این شبکه ها اما، مدتی است که محملی شده اند برای انتشار سخنانی خاص با رنگ و بوی دینی. سخنانی که به صورت پادکست و با میکس و مونتاژی نسبتا مناسب به برخی از موضوعات فرهنگی و اجتماعی می پردازد. هدف نیز ارائه چهره رحمانی دین در راستای تبلیغ آن و جذب جوانان است.
پیشتاز این حرکت شخصی است به نام «سید حسن آقامیری» که کلیپ های او با توجه به غیر عادی بودن صحبت های وی در شبکه های اجتماعی منتشر شده است . آقامیری را می توان از جمله اشخاصی دانست که به اصطلاح در راستای جذب جوانان اقدام به ارائه برداشتی متفاوت از دین کرده است اما...
سید حسن آقامیری در یکی از آخرین کلیپ هایی که توسط اطرافیانش در شبکه های اجتماعی پخش شده است ، می گویند: همه انسانها به بهشت خواهند رفت و اصولا مقصد نهایی انسان بهشت است. ایشان جهنم را به بیمارستانی در مسیر بهشت تشبیه می کنند. به نظر ایشان فرد گناهکار مجرم نیست، بلکه بیماری است که برای استفاده از نعمتهای بهشت، نیازمند درمان است و این درمان در جهنم صورت خواهد گرفت. بر همین اساس است که آنان جهنم را نشانه ای از رحمت خداوند می شمارند؛ نه خشم و غضبش.
حال سوال اینجاست که با این بیان، آن دسته از آیات قرآن کریم که بر خلود برخی از گناهکاران در آتش دوزخ تاکید دارند چگونه تفسیر خواهند شد؟ آیات 29 سوره نحل، 10 سوره تغابن، 17 سوره حشر، 23 سوره جن و بسیاری دیگر از آیات قرآن کریم موید این مطلب است.
به علاوه در برخی آیات، بر ملعون بودن این گناهکاران از طرف خداوند و معذب بودن آنان در آتش تاکید شده است. خداوند در آیه 68 سوره توبه می فرماید: {وَعَدَ الله الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا هِيَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِيمٌ}، (خداوند به مردان و زنان منافق و كافران، آتش جهنم را وعده داده است که در آن جاودانه اند، آن آتش براى ايشان كافى است و خدا لعنتشان كرده و براى آنان عذابى پايدار است).
هدف از تاکید خداوند بر عذاب در این آیه چیست؟ چگونه می توان لعن خداوند را با رحمت او یکسان دانست؟ چرا خداوند در هیچ یک از این آیات سخنی از مداوا و درمان به میان نیاورده است و صراحتا بر عذاب تاکید کرده است؟
و یا در آیه 43 سوره الرحمن می فرماید: {هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ}، (اين است همان جهنمى كه تبهكاران آن را دروغ مى خواندند).
در این آیه نیز مشهود است که خداوند گناهکاران را مجرم و تبهکار می داند و نه بیمار. آیا خداوند نمی خواست واقعیت جهنم را بیان کند و یا نمی توانست؟ سوالی که پیش می آید این است که آیا این گونه از سخنان اجتهاد در مقابل نص قرآن کریم نیست؟ آیا همان تکذیب جهنم نمی باشد؟
سوال دیگر اینکه اگر بگوییم مقصد همگان بهشت است و خداوند متعال، جهنم را تنها به عنوان یک مرکز برای معالجه بیماران و نه جایگاه عذاب خلق کرده است، پس هدف از آزمایش بندگان در دنیا چه خواهد بود؟ آیا صحیح است که بگوییم خداوند بندگان خود را با سخت ترین ابتلائات و امتحانات می آزماید و سپس همگان را، با هر عملکردی، در بهشت مستقر می فرماید؟ آیا این سخن حکمت خداوند متعال را زیر سوال نمی برد؟ آیا این اهانت به ذات باری تعالی نیست؟
یکی دیگر از اعتقادات سید حسن آقا میری، مربوط به نوع عذاب گناهکاران است. وی در این زمینه قائلند که خداوند مهربان تر از آن است که بندگان خود را در آتش بیفکند و یا معجونی از چرک و خون به آنان بخوراند. آنان معتقدند که بیان این مسائل سبب می شود که نوعی ذهنیت منفی نسبت به خداوند در ذهن مخاطب ایجاد شده و وی را به دین گریزی تشویق نماید. وی در ادامه می گوید: خداوند بندگانش را خلق نکرده است که آنان را در آتش بیندازد و از صدای عذاب کشیدن آنان لذت ببرد، اینکه بگوییم خداوند بندگانش را مدتی در این دنیا قرار داده و سپس ده ها برابر در قیامت عذاب خواهد کرد و چرک و خون به خوردشان خواهد داد، تهمتی ناروا به خداوند است. این سخنان را کسانی می گویند که قصد دارند از دین برای خود دکانی باز کنند.
این سخنان اگرچه ظاهری بسیار زیبا و عاطفی دارند، اما نمی توان به صرف زیبایی آنان را پذیرفت. وقتی آیات قرآن کریم را در مقابل خود قرار می دهیم مشاهده می کنیم که در بسیاری از آیات بر عذاب گناهکاران تاکید شده است، چنانچه در بالا نیز به برخی از آنان اشاره کردیم، اما آیا صراحتا به نوع خاصی از عذاب اشاره شده است؟
در بسیاری از آیات قرآن کریم هرجا سخن از جهنم به میان می آید، قید آتش نیز ذکر می شود؛ آیات 35 و 81 سوره توبه، 13 سوره طور، 36 سوره فاطر، 72 سوره جن و بسیاری دیگر از آیات قرآن کریم از این گونه اند. ضمن اینکه در برخی دیگر از آیات، عذاب الهی صرفا به عنوان آتش مورد اشاره قرار داده شده است.
به عنوان مثال خداوند در دو آیه پایانی سوره بلد می فرماید: {وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ عَلَيْهِمْ نَارٌ مُّؤْصَدَةٌ}، (و كسانى كه به انكار نشانه هاى ما پرداخته اند آنان شومند، بر آنان آتشى سرپوشيده احاطه دارد).
و یا در آیه 6 سوره همزه، دوزخ را آتش بر افروخته الهی عنوان می کند.
در برخی دیگر از آیات قرآن کریم به صراحت، انواع دیگری از عذاب مورد اشاره قرار گرفته است. به عنوان مثال در آیات 16 و 17 سوره ابراهیم، نوشاندن آب چرکین به اهل جهنم مورد اشاره قرار گرفته است:
{مِّن وَرَآئِهِ جَهَنَّمُ وَيُسْقَى مِن مَّاء صَدِيدٍيَتَجَرَّعُهُ وَلاَ يَكَادُ يُسِيغُهُ وَيَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٍ وَمِن وَرَآئِهِ عَذَابٌ غَلِيظٌ}، (دوزخ پيش روى اوست و به او آبى چركين نوشانده مى شود، آن را جرعه جرعه می نوشد و نمى تواند آن را فرو برد و مرگ از هر جانبى به سويش مى آيد؛ ولى نمى ميرد و عذابى سنگين به دنبال دارد).
کاملا مشخص است که در آیات فوق، نوشاندن آب چرکین به اهل جهنم مورد تاکید قرآن کریم قرار گرفته است و علاوه بر آن بیان شده است که عذابی دردناک تر در انتظار دوزخیان است.
حال آیا سخنان ایشان در مقام انکار آیات صریح قرآن کریم نیست؟ آیا این سخنان مصداق بارز آیه 150 سوره نساء نمی باشند که می فرماید: (كسانى كه به خدا و پيامبرانش كفر مى ورزند و مى خواهند ميان خدا و پيامبران او جدايى اندازند و مى گويند ما به بعضى ايمان داريم و بعضى را انكار مى كنيم و مى خواهند ميان اين دو، راهى براى خود اختيار كنند).
آیا بیان یک سویه صفات خداوند متعال و ذکر صفات رحمانی ذات باری تعالی، بدون عنوان کردن صفات قهر و غلبه اش، مصداق بسیط و ناتوان جلوه دادن ذات الهی نخواهد بود. آیا این گونه از گفتار افراد بشر را نسبت به گناه جری و بی پروا نساخته و سبب ترویج اباحه گری دینی نخواهد شد؟
بهتر است این افراد برای تبلیغ دین به جای ارائه برداشتهای شخصی خود، به نص قرآن کریم و قول و فعل معصومین(ع) مراجعه کرده و دین را همانگونه که هست معرفی کنند؛ نه آنگونه که خود صلاح می دانند.لازم به ذکر است این قبیل شبهات را سالها پیش استاد شهید مطهری در کتاب عدل الهی (بخش هفتم مجازات های اخروی) پاسخ داده اند.
افزودن دیدگاه جدید