کلمات حکیمانه، عارفانه و اخلاقی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها: قسمت چهارم
16. عن زرارة عن أبی عبدالله علیه السلام قال:
جاءت فاطمة سلام الله علیها تشکوا إلی رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم بعض أمرها فأعطاها رسول الله کَرَبَةً و قال تعلَّمی ما فیها فإذا فیها:
من کان یؤمن باللَّه و الیوم الآخر فلا یؤذی جاره
و من کان یؤمن باللَّه و الیوم الآخر فلیکرم ضیفه
و من کان یؤمن باللَّه و الیوم الآخر فلیقل خیراً أو لیسکت.
زراره از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود:
فاطمه سلام الله علیها آمد خدمت پیامبر تا بعضی از مشکلات و مسائل خود را با پیامبر در میان گذارد و به او شکوه کند. سپس پیامبر به او لوح و صفحه ای مانند کتف (که روی آن می نوشتند) دادند و فرمودند: یاد بگیر آنچه در آن نوشته است. پس در آن صفحه اینچنین نوشته بود:
هر که بخدا و روز جزا ایمان دارد، همسایه اش را آزار نمی رساند.
هر که بخدا و روز جزا ایمان دارد مهمان خویش را گرامى دارد.
هر که بخدا و روز جزا ایمان دارد سخن بخیر گوید یا خاموش ماند.
کافی، ج 2، ص 667، ح 6.
17. عن علیّ علیه السلام...: فقلت لها:
لو اتیت اباک فسالتیه خادما یکفیک ضرّما انت فیه من هذا العمل،
فقال صلّی الله علیه و آله و سلّم: أفلا اعلمکما ما هو خیر لکما من الخادم؟ إذا أخذتما منامکما فسبّحا ثلاثا و ثالثین و احمِدا ثلاثا و ثلاثین و کبِّرا أربعا و ثلاثین.
فقالت علیها السلام: رضیت عن الله و رسوله، ثلاث دفعات.
علی علیه السلام در ضمن حدیثی می فرماید (به علت دست آس کردن و جاروب نمودن و روشن کردن آتش و کارهای خانه) به زهرا علیها السلام پیشنهاد دادم که ای کاش نزد پدرت می رفتی و از او خادمی می گرفتی تا مقداری از این اذیت ها و رنج های تو در اثر این کارها کم شود.
(فاطمه علیها السلام رفت ولی دید نزد پیامبر عده ای نشسته اند و خجالت کشید و برگشت، تا اینکه پیامبر به خانه ی ما آمد) و فرمود:
آیا به شما چیزی نیاموزم که از خدمتگزار بهتر باشد؟ سپس فرمود: هنگامی که در بستر خواب رفتید، سی و سه بار خدا را تسبیح (سبحان الله) و سی و سه بار حمد (الحمد لله) و سی و چهار بار تکبیر (الله اکبر) بگویید.
سپس سه مرتبه فاطمه فرمود: راضی هستم از خدا و رسول خدا.
علل الشرايع ، ج 2، ص 65
(من وصیتها علیها السلام لعلیّ علیه السلام)
18. قالت علیها السلام: یا ابن عمّ ما عهدتنی کاذبة و لا خائنة و لا خالفتک منذ عاشرتنی...
أوصیک أن لا یشهد احد جنازتی من هولاء الّذین ظلمونی و اخذوا حقّی فانّهم عدوّی و عدوّ رسول الله و لاتترک ان یصلّی علیّ احد منهم و لا من اتباعهم و ادفنّی فی اللیل إذا هدأت العیون و نامت الابصار.
از جمله وصایا و سفارش های حضرت زهرا سلام الله علیها به علی علیه السلام این است که فرمود:
ای پسر عمو هرگز مرا در عهد خود دروغگو خائن نیافتی و هرگز مخالفت تو را نکردم از وقتی که با من زندگی می کنی.
به تو وصیت می کنم که در تشییع جنازه من هیچ یک از کسانی که به من ستم روا داشتند و حقم را غصب کردند، شرکت نکنند؛ زیرا آنان دشمن من و دشمن رسول خدا هستند و هرگز اجازه نده که فردی از آنان و پیروانشان بر من نماز بگزارد. مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشم ها آرام گرفته و دیده ها به خواب فرو رفته است.
بحار، ج 43، ص 192.
19. عن أبی ذر رضی الله عنه قال: سمعت فاطمة علیها السلام تقول:
سألت أبی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم عن قول الله تبارک و تعالی: «و علی الاعراف رجال یعرفون کلا بسیماهم».
قال: «هم الائمة بعدی؛ علیّ و سبطای و تسعة من صلب الحسین هم رجال الاعراف، لا یدخل الجنة الا من یعرفهم و یعرفونه و لا یدخل النار الا من انکرهم و ینکرونه، لا یعرف الله الا بسبیل معرفتهم».
ابی ذر رحمه الله می گوید: شنیدم از فاطمه علیها السلام که می فرمود: از پدرم در مورد قول خداوند تبارک و تعالی که می فرماید: و بر اعراف مردانی هستند که همه را به علامتشان می شناسند» سؤال کردم.
فرمود: آنها امامان بعد از من هستند: علی و دو فرزندم و نُه فرزند از حسین. آنها مردان اعرافند. داخل بهشت نمی شود مگر کسی که آنها را بشناسد و آنها نیز او را بشناسند و کسی داخل جهنم نمی شود مگر اینکه آنها را منکر شود و آنها نیز او را نپذیرند و رد کنند. خداوند شناخته نمی شود مگر از راه شناخت آنها.
بحار، ج 36، ص 351، ح 22.
20. فی حدیث طویل عند رؤیة النبی صلّی الله علیه و آله و سلّم أنواع العذاب لنساء أمته لیلة الاسراء، فَقَالَتْ فَاطِمَةُ علیها السلام حَبِيبِي وَ قُرَّةُ عَيْنِي أَخْبِرْنِي مَا كَانَ عَمَلُهُنَّ وَ سِيرَتُهُنَّ حَتَّى وَضَعَ اللَّهُ عَلَيْهِنَّ هَذَا الْعَذَابَ؟
فَقَالَ يَا بنتی أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِشَعْرِهَا فَإِنَّهَا كَانَتْ لَا تُغَطِّي شَعْرَهَا مِنَ الرِّجَالِ؛
وَ أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِلِسَانِهَا فَإِنَّهَا كَانَتْ تُؤْذِي زَوْجَهَا؛
وَ أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِثَدْيِهَا فَإِنَّهَا كَانَتْ تَمْتَنِعُ مِنْ فِرَاشِ زَوْجِهَا؛
وَ أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِرِجْلَيْهَا فَإِنَّهَا كَانَتْ تَخْرُجُ مِنْ بَيْتِهَا بِغَيْرِ إِذْنِ زَوْجِهَا؛
وَ أَمَّا الَّتِي كَانَتْ تَأْكُلُ لَحْمَ جَسَدِهَا فَإِنَّهَا كَانَتْ تُزَيِّنُ بَدَنَهَا لِلنَّاسِ؛
وَ أَمَّا الَّتِي شَدَّت یدَاهَا إِلَى رِجْلَيْهَا وَ سَلَّطَ عَلَيْهَا الْحَيَّاتُ وَ الْعَقَارِبُ فَإِنَّهَا كَانَتْ قَذِرَةُ الْوضُوءِ قَذِرَةَ الثِّيَابِ وَ كَانَتْ لَا تَغْتَسِلُ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ الْحَيْضِ وَ لَا تَتَنَظَّفُ وَ كَانَتْ تَسْتَهِينُ بِالصَّلَاةِ؛
وَ أَمَّا الْعَمْيَاءُ الصَّمَّاءُ الْخَرْسَاءُ فَإِنَّهَا كَانَتْ تَلِدُ مِنَ الزِّنَاءِ فَتعَلّقهُ فِي عُنُقِ زَوْجِهَا؛
وَ أَمَّا الَّتِي كَانَتْ تَقْرِضُ لَحْمَهَا بِالْمَقَارِيضِ فَإِنَّهَا كَانَتْ تَعْرِضُ نَفْسَهَا عَلَى الرِّجَالِ؛
وَ أَمَّا الَّتِي كَانَتْ تُحْرَقُ وَجْهُهَا وَ بَدَنُهَا وَ هِيَ تَأْكُلُ أَمْعَاءَهَا فَإِنَّهَا كَانَتْ قَوَّادَةً؛
وَ أَمَّا الَّتِي كَانَت رَأْسُهَا رَأْسَ خِنْزِير وَ بَدَنُهَا بَدَنَ الْحِمَارِ فَإِنَّهَا كَانَتْ نَمَّامَةً كَذَّابَةً؛
وَ أَمَّا الَّتِي كَانَتْ عَلَى صُورَةِ الْكَلْبِ وَ النَّارُ تَدْخُلُ فِي دُبُرِهَا وَ تَخْرُجُ مِنْ فِيهَا فَإِنَّهَا كَانَتْ قِينَةً نَوَّاحَةً حَاسِدَةً.
در یک حدیث طولانی که پیامبر انواع عذاب زنان امتش را که در شب معراج دیده بودند بیان می فرمودند، فاطمه علیها السلام عرض کرد:
ای حبیب من، و ای نور دیدگانم، به من بگو که اینان چه کرده بودند و رفتارشان چه بود که به این عقوبت گرفتار شدند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
ای دختر عزیزم، امّا آن زنی که به موی سرش معلّق در آتش بود؛ آن فردی بود که موی سر خویش از نامحرمان نمی پوشانید.
و امّا آن زنی که به زبانش آویخته بود؛ او کسی بود که با زبان، شوهر خویش را آزار می داد.
آن که به پستانش آویزان بود؛ شوهرداری بود که از آمیزش با شویش پرهیز داشت
و امّا آنکه به پاهایش معلق در دوزخ بود؛ کسی بود که بدون اذن همسر خود، از خانه بیرون می رفت.
امّا آن زنی که گوشت بدن خویش را می خورد؛ آن بود که خود را برای نامحرمان زینت می کرد.
امّا آنکه دست و پایش را به هم زنجیر کرده بودند و مارها و عقرب ها بر او مسلّط بودند؛ زنی بود که درست وضو نمی ساخت و لباسش را از آلودگی به نجاست، تطهیر نمی کرد. غسل جنابت و حیض به جای نمی آورد. خود را نظیف نمی ساخت و به نماز اهمیت نمی داد.
و امّا آن کر و کور و لال، زنی بود که از غیر شوهر خویش، دارای فرزند می شد و به شوهر خود نسبت می داد.
آنکه گوشت بدنش را با مقراض ها می بریدند؛ پس وی زنی بود که خود را در اختیار مردان اجنبی می نهاد و خود را بدان ها عرضه می نمود.
و امّا آن زنی که سر و رویش آتش گرفته بود و مشغول خوردن روده های خود بود؛ آن کسی بود که دلّالی جنسی به حرام می کرد.
امّا آنکه سرش، سر خوک و بدنش بدن حمار بود؛ آن زنی بود که سخن چینی به دروغ می نمود.
امّا آنکه رخسارش رخسار سگ بود و آتش در دبر او می ریختند و از دهانش بیرون می آمد؛ آن زنی آوازه خوان و نوحه گر و حسود بود.
آن گاه پیامبر(ص) فرمود: وای بر زنی که شوی خویش را به غضب آرد و خوشا به حال بانوئی که شوهرش از او راضی باشد.
بحار، ج 8، ص 309.
21. قالت فاطمة صلوات الله علیها:
مَنْ أصعَدَ الي اللهِ خالِصَ عبادَتهِ اهبطَ اللهُ لَهُ افضَلَ مصلَحَته.
حضرت فاطمه علیها السّلام فرمودند:
هر كس عبادات و كارهاي خود را خالصانه براي پروردگار خويش انجام دهد، خداوند بهترين مصلحت ها و بركات خويش را براي او تقدير نموده و نازل مي كند.
بحار الانوار، ج 67، ص 249.
22. عَنْ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ فَاطِمَةَ ابْنَةِ سَيِّدِ الْأَنْبِيَاءِ (ص) أَنَّهَا سَأَلَتْ أَبَاهَا مُحَمَّداً صلي الله عليه و آله و سلم فَقَالَتْ:
يَا أَبَتَاهْ مَا لِمَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ؟
قَالَ: يَا فَاطِمَةُ! مَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ، ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِخَمْسَ عَشْرَةَ خَصْلَةً، سِتٌّ مِنْهَا فِي دَارِ الدُّنْيَا وَ ثَلَاثٌ عِنْدَ مَوْتِهِ وَ ثَلَاثٌ فِي قَبْرِهِ وَ ثَلَاثٌ فِي الْقِيَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ.
فَأَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ فِي دَارِ الدُّنْيَا:
فَالْأُولَى يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ عُمُرِهِ
وَ يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ رِزْقِهِ
وَ يَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِيمَاءَ الصَّالِحِينَ مِنْ وَجْهِهِ
وَ كُلُّ عَمَلٍ يَعْمَلُهُ لَا يُؤْجَرُ عَلَيْهِ
وَ لَا يَرْتَفِعُ دُعَاؤُهُ إِلَى السَّمَاءِ
وَ السَّادِسَةُ لَيْسَ لَهُ حَظٌّ فِي دُعَاءِ الصَّالِحِينَ.
وَ أَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ عِنْدَ مَوْتِهِ:
فَأُولَاهُنَّ أَنَّهُ يَمُوتُ ذَلِيلًا
وَ الثَّانِيَةُ يَمُوتُ جَائِعاً
وَ الثَّالِثَةُ يَمُوتُ عَطْشَاناً فَلَوْ سُقِيَ مِنْ أَنْهَارِ الدُّنْيَا لَمْ يَرْوَ عَطَشُهُ.
وَ أَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ فِي قَبْرِهِ:
فَأُولَاهُنَّ يُوَكِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً يُزْعِجُهُ فِي قَبْرِهِ
وَ الثَّانِيَةُ يُضَيَّقُ عَلَيْهِ قَبْرُهُ
وَ الثَّالِثَةُ تَكُونَ الظُّلْمَةُ فِي قَبْرِهِ.
وَ أَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ:
فَأُولَاهُنَّ أَنْ يُوَكِّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً يَسْحَبُهُ عَلَى وَجْهِهِ وَ الْخَلَائِقُ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ
وَ الثَّانِيَةُ يُحَاسِبُهُ حِسَاباً شَدِيداً
وَ الثَّالِثَةُ لَا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ لَا يُزَكِّيهِ وَ لَهُ عَذَابٌ أليم!
فاطمه ی زهرا سلام الله علیها از پدر بزرگوارش پرسید:
پدر جان! سزای كسی كه نماز را سبك بشمارد چیست ؟
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: ای فاطمه هر مرد و زنی كه نماز را سبك شمارد به 15 بلا دچار می شود؛ شش تا در دنیا، سه تا هنگام مرگ، سه تا در قبر و سه تا در قیامت؛
امّا شش بلای دنیا:
1. خداوند بركت را از عمرش بر می دارد
2. خداوند بركت را از روزیش بر می دارد
3. سیمای صالحین از چهره اش محو می شود
4. در برابر اعمال نیكش پاداش نمی گیرد
5. دعایش به آسمان نمی رود و مستجاب نمی شود
6. از دعای صالحین بهره مند نمی گردد
امّا سه بلای هنگام مرگ:
1. گرسنه جان می دهد
2. تشنه می میرد و اگر آب های تمام نهرهای عالم را به او بدهند سیراب نمی شود
3. خوار و ذلیل می میرد.
امّا سه بلای قبر:
1. خداوند فرشته ای را در قبر بر او می گمارد تا همواره آزارش دهد
2. قبرش تنگ می گردد
3. ظلمت و تاریكی قبرش را فرا می گیرد.
امّا سه بلای آخرت:
1. خداوند فرشته ای را می گمارد تا او را در برابر چشم مردم به صورت روی زمین بكشد
2. حساب رسی اش سخت می شود
3. خداوند در قیامت به نظر لطف به او نگاه نکرده، پاكش نمی كند و عذابی دردناك خواهد داشت!
فلاح السائل و نجاح المسائل، ص22.
23. عن فاطمة سلام الله علیها قالت: إنّ أبی صلّی الله علیه و آله و سلّم نظر إلی علیٍّ و قال: هذا و شیعته فی الجنة.
از فاطمه علیها السلام نقل شده که فرمودند: به درستی که پدرم به علی نگاه کردند و فرمودند: این شخص و شیعیانش در بهشت هستند.
ینابیع المودّه، ص 257.
24. قالت علیها السلام (لأبی بکر و عمر) نشدتكما بالله هل سمعتما رسول الله صلى الله عليه وآله يقول: (فاطمة بضعة مني، فمن آذاها فقد آذاني)؟
قالا: نعم.
فرفعت يدها إلى السماء فقالت: (اللهم إنهما قد آذياني، فأنا أشكوهما إليك وإلى رسولك. لا والله لا أرضى عنكما أبدا حتى ألقى أبي رسول الله وأخبره بما صنعتما، فيكون هو الحاكم فيكما).
فاطمه زهرا سلام الله عليها (به ابوبکر و عمر) فرمود: شما را به خدا سوگند ميدهم، آيا از رسول خدا صلي الله عليه وآله شنيديد كه ميفرمود: فاطمه پاره تن من است، هر كه او را اذيت كند مرا اذيت كرده است؟
آنها گفتند: بلي ما شنيديم.
فاطمه دستش را به سوي آسمان بالا برد و فرمود: خدايا آنها مرا اذيت كردند، من به سوي تو و رسولت شكايت ميكنم، نه، به خدا سوگند از شما دو تا هميشه راضي نيستم تا اين كه پدرم را ملاقات نمايم و به آنچه در حق من كرديد، خبر بدهم، آن حضرت حاكم در ميان شما است.
بحار، ج 43، ص 199.
افزودن دیدگاه جدید