شبهات عالم سنی درباره فدک: بخش سوم: نگاه فاطمه زهرا عليها السلام به کسانی که فدك را گرفتند

تا اين جا در بخش هاى گذشته نگارنده نامه را با دو موضوع مهم يعنى جزئيات مربوط به ماجراى فدك و احاديث ساختگى و تحليل آن ها آشنا كرديم، و در ارائه اين مطالب بى طرفى و انصاف را با نقل مدارك معتبر اهل سنّت همراه كرديم. اينك بخش ديگرى از نامه را توضيح مى دهيم ك

شبهات عالم سنی درباره فدک، و پاسخ آنها: بخش سوم: نگاه فاطمه زهرا عليها السلام به کسانی که فدك را گرفتند

روى برگرداندن زهرا سلام اللّه عليها از ابوبكر

تا اين جا در بخش هاى گذشته نگارنده نامه را با دو موضوع مهم يعنى جزئيات مربوط به ماجراى فدك و احاديث ساختگى و تحليل آن ها آشنا كرديم، و در ارائه اين مطالب بى طرفى و انصاف را با نقل مدارك معتبر اهل سنّت همراه كرديم. اينك بخش ديگرى از نامه را توضيح مى دهيم كه در مورد غضب فاطمه عليها السلام پس از غصب فدك است.

آرى، ابوبكر با حديث ساختگى، فدك را از فاطمه زهرا عليها السلام، آن مطهّر و پاره تن رسول خدا صلى اللّه عليه وآله ربود. آن بانوى بزرگوار همواره تا آخرين لحظات حيات خود حق خويش را خواهان بود و سرانجام ـ همچنان كه كمى پيش تر به نقل از كتاب بُخارى و مسلم بيان كرديم ـ در حالى از دنيا رفت كه بر ابوبكر خشمناك بوده و از او روى برمى گرداند. آن حضرت وصيّت نمود كه شبانه دفن گردد و هيچ يك از آن گروه بر او نماز نگزارند.

البتّه اين ماجرا نيز از مطالب مسلّم تاريخ اسلام است كه برخى از راويان آن عبارتند از:

ـ بُخارى در باب فرض الخمس(1)

ـ مسلم در كتاب الجهاد والسير(2)

ـ ابن سعد در الطبقات الكبرى(3)

ـ ابو جعفر طَحاوى(4)

ـ محمّد بن جرير طبرى(5)

ـ حاكم نيشابورى(6)

ـ ابوبكر بيهقى(7)

ـ ابو نعيم اصفهانى(8)

ـ ابن عبدالبر قُرْطُبى(9)

ـ محى الدين نَوَوى(10)

ـ ابوبكر هيثمى(11)

ـ ابن اثير جَزَرى(12)

ـ ابن حجر عسقلانى(13)

 

(1) صحيح بُخارى: 4 / 177 و 178 حديث 2.

(2) صحيح مسلم: 5 / 153 و 154.

(3) الطبقات الكبرى: 10 / 28.

(4) شرح معانى الآثار: 2 / 4 و 3 / 308.

(5) تاريخ طبرى: 2 / 236.

(6) مستدرك حاكم: 3 / 178 حديث 4764.

(7) السنن الكبرى: 6 / 300 و 396.

(8) حلية الاولياء: 2 / 43.

(9) الإستيعاب: 4 / 1897.

(10) تهذيب الاسماء واللغات: 2 / 353.

(11) مجمع الزوائد: 9 / 311.

(12) أُسد الغابه: 6 / 226.

(13) الإصابه: 8 / 60.

 

 

حديث ساختگى ديگر

ماجراى غصب فدك به طور مسلّم پيامدهاى ويژه اى در پى داشت از آن رو براى آن گروه سخت بود كه پاره تن رسول خدا صلى اللّه عليه وآله اين گونه دنيا را ترك كند، و برايشان ناگوار بود كه آن بانو به خاك سپرده شود و ابوبكر ـ كه به گمانشان جانشين پدرش بود ـ و اصحابش حتّى نتوانند بر جنازه او حاضر شوند و بر او نماز بخوانند. از اين رو، برخى از آنان حديثى را از زبان فرزندان آن بانو ساختند تا حضور ابوبكر و نماز گزاردن او را بر آن بانوى بزرگوار و حتّى گفتن چهار تكبير را از سوى او نشان دهد...(!!).

امّا از حسن اتّفاق شخصيتى مانند ابن حجر عسقلانى بر بطلان اين حديث تصريح نموده است. وى به هنگام بيان شرح حال عبداللّه بن محمّد بن ربيعه بن قدامه قدامى مصيصى مى نويسد:

وى يكى از ضعفاء است، از مالك احاديث باطلى را نقل كرده، و از جمله آن ها اين حديث است كه از جعفر بن محمّد از پدرش از جدّش آورده:

فاطمه شبانگاه از دنيا رفت. پس ابوبكر، عمر و عدّه بسيارى آمدند. ابوبكر به على گفت: جلو بايست و نماز بخوان.

على پاسخ داد: به خدا سوگند! چنين نمى كنم و نمى توانم بر تو مقدّم شوم تو خليفه رسول خدا صلى اللّه عليه وآله هستى(!!).

پس نماز جنازه به امامت ابوبكر برگزار شد و او چهار تكبير گفت(1).

 

(1) لسان الميزان: 3 / 334.

 

خشم فاطمه عليها السلام همان خشم خداوند است

با توجّه به آن چه بيان شد كه فاطمه زهرا عليها السلام، پاره تن پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله، همواره تا واپسين لحظه هاى زندگى خود خواهان حق خويش بود، و در حالى از دنيا رفت كه بر ابوبكر خشمناك بود و از او روى برگرداند.

نگارنده نامه گفته است: زهرا زنى مانند ديگر زنان است... حال چه تفاوتى مى كند اگر به سبب واگذار نشدن فدك به او، بر ابوبكر خشم گرفته باشد؟

در اين جا براى روشن شدن ذهن ايشان جا دارد كه به اين حديثِ صحيح توجّه كنيم:

رسول خدا صلى اللّه عليه وآله ـ آن گونه كه تمام دانشمندان مسلمان روايت نموده اند ـ فرموده بود:

يا فاطمة! اِنّ اللّه تعالى يغضب لغضبك ويرضى لرضاك... .

اى فاطمه! خداوند به غضب تو غضبناك و به خوشنودى تو خوشنود مى گردد... .

و بسيارى از بزرگان اهل تسنّن اين حديث را نقل كرده اند، برخى از راويانِ بزرگ اين حديث عبارتند از:

ـ حافظ ابو موسى ابن مثنّى بصرى (252)(1).

ـ حافظ ابوبكر ابن ابى عاصم (287)(2).

ـ حافظ ابو يعلى موصلى (307)(3).

ـ حافظ ابو القاسم طبرانى (360) در(4).

ـ حافظ حاكم نيشابورى (405)(5).

ـ حافظ ابو سعد خركوشى (406)(6).

ـ حافظ ابو نعيم اصفهانى (430)(7).

ـ حافظ ابو الحسن ابن اثير (630)(8).

ـ حافظ محبّ الدين ابن نجّار بغدادى (643)(9).

ـ حافظ ابو المظفّر سبط ابن جوزى (654)(10).

ـ حافظ محبّ الدين طبرى (694)(11).

ـ حافظ ابو حَجّاج مزّى (742)(12).

ـ حافظ ابن حجر عسقلانى (852)(13).

ـ حافظ ابن حجر مكّى (954)(14).

ـ حافظ على متّقى هندى (975)(15).

ـ حافظ ابو عبداللّه زرقانى مالكى (1122)(16).

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(1) ذخائر العقبى: 82 و 83 .

(2) الإصابه: 8 / 57 ، شرح المواهب الدنيّه: 4 / 330.

(3) كنز العمّال: 12 / 111 حديث 34238.

(4) معجم الكبير: 1 / 108 حديث 182 و 22 / 401 حديث 1001.

(5) مستدرك حاكم: 3 / 167 حديث 4730.

(6) ذخائر العقبى: 82 و 83 .

(7) فضائل الخلفاى ابى نُعيم: 124 و 125 حديث 140، كنز العمّال: 12 / 111 حديث 34238.

(8) اُسد الغابة: 6 / 224.

(9) كنز العمّال: 13 / 674 حديث 37725.

(10) تذكرة خواص الاُمّة: 279.

(11) ذخائر العقبى: 82 و 83 .

(12) تهذيب الكمال: 22 / 379.

(13) الإصابه: 8 / 56 ، تهذيب التهذيب: 12 / 442.

(14) الصواعق المحرقه: 105.

(15) كنز العمّال: 12 / 111 حديث 34238 و 13 / 674 حديث 37725.

(16) شرح مواهب الدنيّه: 4 / 3030.

افزودن دیدگاه جدید