فدک ذوالفقار فاطمه (س): اهداف حضرت فاطمه (س) از ایراد خطبه
نتيجه خطبه
خلاصه اينكه خطبه، فرياد افشاگرى و قيام بود، حضرت پرده از حقائق مختلفى برداشت كه يكى از آنها فدك بود.
اهل سنت رفتن حضرت به مسجد و خصوصيات رفتن و اصل ايراد خطبه را نقل كرده اند، اما اكثر آنها موضوع آن را بيان نكرده اند، چرا كه خطبه، نكته ى مبهمى درباره فدك، و منشأ تصرف آنها، و حتى علت دشمنى با اميرالمؤمنين عليه السلام و وضعيت مردم بعد از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، باقى نگذاشته است.
خليفه وقت و جايگاه خلافت او را معرفى كرده و به عبارتى قيام و خطبه علنى حضرت، مقدمات قيامى بزرگ را آماده ساخت، قيامى كه معرّف اسلام راستين باشد و مانعى در مقابل كسانى كه مى خواهند چهره اسلام را عوض كنند.
بالأخره فدك را به حضرت زهرا عليهاالسلام ندادند و حضرت در حالى كه از آنها ناراضى و خشمگين بود از دنيا رفت [ طبقات الكبرى: 2/ 315، جامع الاصول: 10/ 386، شرح ابن ابى الحديد: 16/ 214، كشف الغمه 2/ 100.] و از مباحث گذشته معلوم شد كه ابوبكر فدك را در امور عامه و تجهيز قواى نظامى استفاده كرد.
اهداف قيام
براى كشف دلائل قيام حضرت، و پافشارى براى بازگرداندن فدك، بايد عمل حضرت زهرا عليهاالسلام، از دو زاويه بررسى شود:
1- جهت اقتصادى و مالى.
2- جهت سياسى- اجتماعى.
اهداف اقتصادى
در بررسى زندگانى حضرت زهرا عليهاالسلام و اميرالمؤمنين عليه السلام چيزى كه بسيار ديده مى شود صدقات و بخششهاى آن دو بزرگوار مى باشد. حتى آيات فراوانى در اين باره نازل شده است.
با توجه به اين روش زندگانى، كسى نمى تواند ادعا كند، حضرت فدك را به جهت ماليتى كه دارد و از اين جهت مورد علاقه حضرت مى باشد، مطالبه فرموده است.
اگر چه دور از مقام حضرت نمى باشد كه فدك را به خاطر ماليت نه به خاطر علاقه به مال، بلكه به جهت صرف كردن عوائد آن در امورات خيريه و تقسيم عوائد آن در بين خويشان پيامبر و مستمندان مطالبه كند.
از طرف ديگر، بر هر انسانى واجب است از جان، مال، و آبروى خود محافظت كند. حتى در روايت مى فرمايد: اگر كسى در اين راه كشته شود شهيد خواهد بود [ «من قتل دون ماله فهو شهيد». (من لا يحضره الفقيه: ج 4، ص 380، حديث 5807). ]
اما با حفظ تمام اين جهات، علت اساسى قيام حضرت را، بايد در بُعد سياسى آن بررسى كرد.
اهداف سياسى:
علت اصلى قيام حضرت بعد سياسى آن مى باشد، حتى بعضى فرموده اند كه مسأله ى فدك هيچ ربطى به مطالبه زمين و خانه ندارد، بلكه مسأله اسلام و كفر است. [ فدك فى التاريخ: 44 و 134. ]
با بررسى تاريخ فدك منصفانه ترين تحليلى كه به ذهن مى آيد، اين است كه دليل و هدف اصلى حضرت مبارزه با حكومت، پرده برداشتن از جرياناتى كه در حال وقوع بود، و مردم از حقيقت و آثار آن هيچ اطلاعى نداشتند؛ بوده است.
اينك شواهد تاريخ:
1- خطبه حضرت در مسجد برترين شاهد بر مدعا است. اگر چه مسأله فدك را بسيار استدلالى طرح نمود و از جنبه عاطفى آن نيز چيزى كم نگذاشت. ولى عمده ى بحث چيزهاى ديگرى است:
فلسفه احكام، علت بعثت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم، معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام، و از طرف ديگر معرفى خليفه و بيان اينكه اعمال او بدون دليل مى باشد، و در جايگاه بزرگى قرار گرفته است و حال آنكه علم كافى و تقواى لازم آن را كسب نكرده است.
از طرفى نيز مردم را مخاطب قرار مى دهد كه به جاهليت برگشته و از ايمان دست برداشتيد.
آيا هدف از طرح اين مطالب پس گرفتن فدك است؟! مسلم با اين مطالب، هدف ديگرى دنبال شده است. آن هدف چيزى جز برگرداندن اسلام به مسير اصلى خود نخواهد بود. اگر چه حضرت زهرا عليهاالسلام مى داند كه به مسير اصلى برنمى گردد، اما با قيام حضرت مسير اصلى اسلام و محور آن، بعد از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم روشن خواهد شد كه اين كار فقط از آن حضرت ساخته بود.
2- حضرت زهرا عليهاالسلام براى پس گرفتن فدك مى توانست شاهد خود را تكميل كند، اما تكميل شاهد نكرد؛ در حالى كه كسانى بودند شهادت بدهند، همان افرادى كه در زمان عمر، بر او فشار آوردند كه اموال حضرت زهرا عليهاالسلام را به اميرالمؤمنين عليه السلام برگرداند.
شايد بتوان اين عمل را دليلى قرار داد براى اينكه فدك وسيله بوده است نه هدف، چرا كه اگر هدف بود تلاش بيشترى مى كردند.
3- حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در دوران خلافت ظاهرى، فدك را به خاندان حضرت زهرا عليهاالسلام تحويل ندادند؛ اين خود نيز دليل است كه قيام حضرت زهرا عليهاالسلام با همكارى اميرالمؤمنين عليه السلام، هدف ديگرى را تعقيب مى كرده است.
اگر چه جو سياسى براى برگرداندن فدك مناسب نبود، اما در توان قدرت حاكم بود كه آن را برگرداند؛ چنانكه قبل از حضرت امير عليه السلام، عثمان و بعد از حضرت امير عليه السلام، معاويه آن را به اشخاص معينى دادند.
4- سيره و روش ائمه عليهم السلام مطالبه ى فدك، و عدم اخذ آن بوده است و هر گاه فدك به فرزندان فاطمه عليهاالسلام داده مى شد، در دست فرزندان غير معصوم قرار مى گرفت.
آن مطالبه و اين عدم تصرف، نشانه اى است كه در طول تاريخ، فدك وسيله اى براى مبارزه و شعارى براى بيان صاحبان اصلى خلافت بوده است.
5- حضرت موسى بن جعفر عليه السلام، مهدى عباسى را در وقتى كه او مشغول رد مظالم بود، ديدند. حضرت فرمود: چرا چيزهائى كه از ما به ظلم گرفته شده برگردانده نمى شود؟!
مهدى گفت: چه چيزى از شما گرفته شده است؟
حضرت فرمود: فدك از ما گرفته شده است و ماجراى آن را از اول تعريف كرد.
مهدى گفت: حدود فدك را مشخص كنيد تا آن را به شما تحويل بدهم.
حضرت حدودى را مشخص كرد كه تقريبا تمام سرزمينهاى تحت حكومت مهدى را در برگرفت.
مهدى گفت: اين همه مال شماست؟!
حضرت فرمود: آرى.
مهدى گفت: مال زيادى است، درباره آن بايد فكر كنم. [ كافى: 1/ 622. تهذيب: 4/ 129. بحار: 48/ 156. ]
در اين روايت حدودى كه مشخص شده حدود قريه فدك نيست، بلكه اشاره به معناى رمزى و شعارى فدك مى باشد و مشخص مى كند كه مراد از مطالبه چيز ديگرى است كه هرگز آن را نخواهند داد.
با اين شواهد ثابت مى شود كه حضرت زهرا عليهاالسلام، مسيرى را براى مبارزه انتخاب كرد كه شعار آن فدك بوده است، شعارى بسيار قاطع چون شمشيرى دوبر، كه اگر مى خواستند فدك را تحويل دهند، حضرت به دنبال فدك امر خلافت را كه طرح كرده بود پى گيرى مى فرمود [ ابن ابى الحديد مى نويسد: از على بن الفارقى از اساتيد بغداد پرسيدم: آيا فاطمه در ادعاى خود صادق بود؟ گفت: بله. گفتم: پس چرا ابوبكر فدك را به او نداد؟ استاد تبسم كرد و با آنكه بسيار حرمت نگه مى داشت و اهل مزاح نبود، گفت: اگر فدك را به او مي دادند فردا مى آمد و ادعاى خلافت براى على مى كرد و ابوبكر را از مقامش عزل مى نمود و ابوبكر ياراى مخالفت را نداشت، چون اول بار او را تصديق كرده بود. سپس ابن ابى الحديد مى گويد: اين كلام صحيح است. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: 16/ 284. ] و اگر فدك را به حضرت زهرا عليهاالسلام تحويل نمى دادند (چنانكه واقع شد) حضرت جامعه را آگاه مى كرد: حكومت مطابق افكار پيامبر و يگانه دختر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم نيست، بلكه براى خود معيارى دارد و تا آنجا كه مصالح آنها ايجاب كند تابع اسلام و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم هستند و آنجا كه مصالح ايجاب نكند بر خلاف دستورات كتاب خدا و رسول خدا عمل مى كنند.
افزودن دیدگاه جدید