چرا هیچ پیامبر زن نداریم؟

تفاوت جنسیت زن و مرد یک مساله غیر قابل انکار است و طبیعتا این تفاوت ها، از سوی هر حکیم و عاقلی مد نظر قرار گرفته و در جای خود موثر واقع می شود. و افراط هایی که به شکل تبعیض جنسیتی به وجود آمده، نباید ما را دچار تفریط ها بکند.

 تفاوت جنسیت زن و مرد یک مساله غیر قابل انکار است و طبیعتا این تفاوت ها، از سوی هر حکیم و عاقلی مد نظر قرار گرفته و در جای خود موثر واقع می شود. و افراط هایی که به شکل تبعیض جنسیتی به وجود آمده، نباید ما را دچار تفریط ها بکند. بلکه باید با در نظر گرفتن حد اعتدال، موضعی عاقلانه اتخاذ کنیم.

اسلام در بعضی مسائل هیچ تفاوتی بین زن و مرد قائل نیست:
«فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لا أُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی[آل عمران/۱۹۵] خداوند، درخواست آنها را پذیرفت (و فرمود من عمل هیچ عمل‏ كننده‏اى از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم كرد.»

«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا یَعْمَلُونَ[نحل/۹۷] هر كس كار شایسته‏ اى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى كه مؤمن است، او را به حیاتى پاك زنده مى‏ داریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالى كه انجام مى‏ دادند، خواهیم داد.»

و در ارزش گزاری و کرامت هیچ تفاوت جنسیتی ای را نمی پذیرد:
«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ[حجرات/۱۳] اى مردم! ما شما را از یك مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ‏ها و قبیله ‏ها قرار دادیم تا یكدیگر را بشناسید (اینها ملاك امتیاز نیست،) گرامى ‏ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!»

حتی این کرامت ها، چنان برجسته می شود که یک زن، نمونه مثال زدنی برای تمام عالم (اعم از مردان و زنان) می شود:
«وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی‏ عِنْدَكَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی‏ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ [تحریم/۱۱] و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام كه گفت: «پروردگارا! خانه‏اى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایى بخش!»

و در جامعه ای که زن جنس درجه دو دیده می شود و پسر سبب بقای نسل یک شخص محسوب می شود، خدای متعال نسل پیامبر خویش (ص) را در دختری قرار می دهد که کوثر است:
«إِنَّا أَعْطَیْناكَ الْكَوْثَرَ[کوثر/۱] ما به تو كوثر [خیر و بركت فراوان‏] عطا كردیم»

و محدثه بودن این بانوی بزگوار و مصحف فاطمه(س) که حضرت علی(ع) آن را می نوشتند و تعلیم جبرئیل بود، نشان می دهد که یک زن، می تواند دریافت کننده کلام مقرب ترین فرشته باشد.

حتی مطابق ظاهر بعضی از آیات، عده ای معتقدند که نبی زن نیز داشته ایم اگر چه در بین زنان رسولی نداریم:
«وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمینَ[آل عمران/۴۲] و (به یاد آورید) هنگامى را كه فرشتگان گفتند: «اى مریم! خدا تو را برگزیده و پاك ساخته و بر تمام زنان جهان، برترى داده است.»

« كلمه اصطفا در مورد حضرت آدم و نوح و آل ابراهیم، قطعاً به معنای اختیار برای نبوت است، وحدت سیاق ایجاب می كند كه در مورد آل عمران (مریم و مادر مریم و پسر مریم)نیز، همین معنا باشد، وگرنه باید مرتكب خلاف ظاهر آیه بشویم كه دلیل بر این كار نیست. و از طرفی چون در آل عمران حضرت عیسی(ع) هم وجود دارد، نمی شود گفت اصطفاء حتی در باره خود آل عمران هم به یك معنا نیست، زیرا در این صورت در مورد حضرت عیسی(ع) كه یكی از آل عمران است حتماً باید به معنای دیگری باشد كه نزد اهل ادب به ویژه از خدای حكیم، بعید بلكه قبیح به نظر می آید.[۱]

اما به هر حال تفاوت ها در جای خود، مطرح می شوند و ما رسول زن نداریم. چون رسول کسی است که باید دائما در صحنه اجتماع باشد. به راحتی با مردم ارتباط داشته و پیامش را تبلیغ کند. در صحنه های درگیری دشمنان خدا حاضر باشد، در کرسی قضاوت بنشیند و ... که این امور به عهده مردان گذاشته شده است.

آیت الله جوادی در این باره می فرمایند:  «درباره این مسئله که همه ۱۲۴هزار پیامبر مرد هستند، باید گفت که نبوّت و رسالت به کارهای اجرایی نیاز دارد و خصوصیات بدنی و جسمی مردها به گونه‌ای است که تاب تحمل این وظیفه سنگین را دارند. ... پیامبر باید با همه افراد جامعه تماس بگیرد یا در جنگ و مسایل دیگر، فرماندهی را به عهده بگیرد که این کار برای زنان دشوار است، پس اگر همه پیامبران مرد بودند، به این معنی نیست که این مقام، کمال معنوی مخصوص مرد است، بلکه کمال معنوی به ولایت اختصاص دارد که در ولایت الهی میان زن و مرد تفاوتی نیست و هر دو می‌توانند «ولی‌الله» باشند.[۲]

بنابراین آنچه به کرامت مربوط می شود، بهره مندی از ولایت الهی است که در این جهت بین زن و مرد تفاوتی نیست و تفاوت در اعمال و وظایفی است که باید در جامعه انجام گیرد.
البته این را نیز باید در نظر گرفت که ضرورت ممکن است ایجاب کند در دوره ای کوتاه، همین امور را یک زن به عهده بگیرد. اما به محض برطرف شدن ضرورت باید این امور به عهده مرد نهاده شود. همانگونه که حضرت زینب (س) در دوره کوتاهی برای حفظ جان امام سجاد (ع) به ظاهرا رهبری کاروان اسرا را به عهده داشتند.

[۱]. رک: زن و پیامبری، مرتضی فهیم کرمانی.
[۲]. جوادی آملی، نسیم اندیشه.

افزودن دیدگاه جدید