مذاهب سه گانه مسيحيت
مذاهب سه گانه مسيحيت
مهمترين فرقه موجود مسيحى ، فرقه كاتوليک است . و بعد فرقه هاى ارتودوكس و پروتستان مى باشند. غير از اين سه مذهب بزرگ مذاهب ديگرى در دامان مسيحيت پديدار شدند كه تعداد آنها به يكصد و پنجاه فرقه و مذهب مى رسد.
امروزه مهمترين و بزرگترين مذهب مسيحى ، مذهب کاتوليک است که پاپ پيشواى ...
مسيحيت به سه فرقه بزرگ : کاتوليک ، ارتودوکس و پروتستان تقسيم شده اند. که در بطن اينها فرقه هاى کوچکى نيز بوجود آمده اند.
مهمترين فرقه موجود مسيحى ، فرقه كاتوليک است . و بعد فرقه هاى ارتودوكس و پروتستان مى باشند. غير از اين سه مذهب بزرگ مذاهب ديگرى در دامان مسيحيت پديدار شدند كه تعداد آنها به يكصد و پنجاه فرقه و مذهب مى رسد.
امروزه مهمترين و بزرگترين مذهب مسيحى ، مذهب کاتوليک است که پاپ پيشواى آن است .
1- مذهب کاتوليک
"کاتوليک " در لغت يونانى به معناى "عمومى " است و کليساى کاتوليک به اين معنا شامل کليه شعب دين مسيح مى باشد؛ در حالى که تنها براى کليساى روم که تحت رياست عاليه پاپ قرار دارد، بکار مى رود. واژه "کاتوليک "نخستين بار در سال 160 ميلادى به کار رفت تا کليساى عمومى مسيحيان را از بعضى شعب آن که تازه تأسيس گرديده بود، تشخيص دهند. و در سال 434 ميلادى اصل ذيل براى مذهب کاتوليک اتخاذ گرديد:
اساس کليساى کاتوليک عبارت است از: (عموميت ، قدمت ، الفت و اتحاد.) کاتوليک ها جمله فوق را هميشه به خود نسبت مى دهند.
روحانيون کاتوليک معتقدند: کليساى آنها نماينده حقيقى کليساى مسيح است و براى خود تنها اتحاد عقيده و آداب مذهبى و تقدس و روحانيت و قدمت و ولايت را قائل اند. پاپ در رأس کليساى کاتوليک قرار گرفته است و براى معاونت او هيأت هاى مختلف ، از روحانيون درجه اول معين مى شوند، و خود پاپ هم از بين آنها براى تمام عمر انتخاب مى شود. به عقيده کاتوليک ها، عيساى مسيح انجمن مرئى را که عبارت از همين کليسا است ، تأسيس کرده است . و پاپ جانشين پطرس مقدس است .
پيروان مذهب کاتوليک در جهان در حدود 425 ميليون نفر مى باشند. و پاپ در واتيکان رهبر آنان مى باشد. پاپ در آن چهره ديوارى محصور براى خود بر عوام مسيحى سلطنت مى کند. دستگاه عوام پرورى پاپ در سراسر دنيا فعال است . کاتوليک ها خيال مى کنند که پاپ ضامن تأمين سعادت ابدى عيسويان است . متأسفانه جامعه کاتوليک که تحت استحمار اين روحانى عظيم القدر است ، وى را معصوم و مصون از خطا مى داند و فرمان او را مطاع مى داند.
روحانيون کاتوليک معتقدند: کليساى آنها نماينده حقيقى کليساى مسيح است و براى خود تنها اتحاد عقيده و آداب مذهبى و تقدس و روحانيت و قدمت و ولايت را قائل اند.2- مذهب ارتودوکس
ارتودوکس در لغت يعنى سنتى . در قرن 15 ميلادى پس از تجزيه امپراطورى روم به روم شرقى و غربى و وجود دو پاى تخت رم و قسطنطنيه ، در تشکيلات کليساى کاتوليک نيز تجزيه حاصل آمد. کليساى شرق که ارتودوکس نام گرفت ، از کليساى کاتوليک روم جدا شد. در مباحث عقيدتى و مذهبى نيز اختلافاتى حاصل شد.
پيروان کليساى ارتودوکس عقايد: برزخ ، مفهوم بى آلايش ، برائت از گمراهى و عدم امکان اشتباه پاپ را قبول ندارند، کشيشان اين فرقه ازدواج مى کنند، مراسم عبادى را به زبان منطقه اى و کشورى که در آن زندگى مى کنند، انجام مى دهند و تقديس و وحدت مؤ منان با دو قطعه نان معمولى و شراب اجرا مى گردد.(1)
گويا اين نخستين تجزيه در دين عيسى بحساب مى آيد. مبانى کلام مذهب ارتودوکس محصول ذوق کلامى يونان است ، چرا که علما و متکلمان اين مذهب ، يونانى بودند. کليساى ارتودوکس در يونان گسترش زيادى پيدا کرد و بخش هائى از آسياى صغير و اروپا و... را در برگرفت . کليساى مزبور در روسيه نيز پايگاه داشت و نفوذ آن تا انقلاب 1917 ميلادى و غلبه کمونيزم ، ادامه داشت .
پيروان اين فرقه مى کوشند تا مراسم و شعائر خود را مانند مسيحيان اوليه انجام دهند. آنان سنت گرا هستند تا مراسم و شعائر خود را مانند مسيحيان اوليه انجام دهند. آنان سنت گرا هستند و مى کوشند تا عقايد سنتى و قديمى خود را بدون هر گونه تغيير و اضافاتى ، حفظ نمايند. آنان پاپ را عارى از اشتباه نمى دانند.
پيروان کليساى يونانى ارتودوکس بالغ بر يک صد و بيست ميليون نفراند.
رئيس روحانى اين فرقه "بطريق " ناميده مى شود و مشاورين مذهب را "سن سينور" مى گويند. شکل کليساى ارتودوکس چهار گوش است و در دو سطح قرار دارد: قسمت مرتفع محل اولياى دين و به منزله آسمان است و قسمت پائين محل اجتماع پيروان است . مراسم دينى به زبان يونانى اجرا مى شود و در کليساى ارتودوکس روس به زبان اسلاوى قديم مى باشد. فرائض دينى از سال 1274 ميلادى در هفت مورد خلاصه شده است :
1- تعميد. 2- اداى شهادت . 3- مسح روغن مقدس . 4- تناول . 5- توبه . 6- مسح بيماران . 7- ازدواج .
کليساى ارتودوکس روسيه پس از انقلاب 1917 ميلادى دچار سانحه شد و دولت کمونيستى کليه اماکن مقدسه را بست و اموال کليساى ارتودوکس را مصادره نمود. در عين حال بلشويک ها نتوانستند به حيات مذهبى ارتودوکس پايان دهند.(2)
3- مذهب پروتستان نهضتى عليه ارتجاع کاتوليک
فشار بيش از اندازه کليساى کاتوليک و وجود دستورات بسيار سخت گيرانه آن و گرفتن باجهاى کلان از عوام بيچاره ، مسيحى ، باعث گرديد که گروهى از روشنفکران از کليساى روم فاصله بگيرند و راهى جداى از مذاهب کاتوليک و ارتودوکس بجويند.
آنان نخستين جريان معترضى بودند که تاريخ مسيحيت به خود مى ديد. مارتين لوتر رهبر اين نهضت در سال 1488 م عليه دکان روحانيت کاتوليک مبنى بر خريد و فروش گناه و بهشت و عفو نامه هاى پدران روحانى آشکارا به اعتراض برخاست . و اين مبناى نخستين مذهب پروتستان گرديد.
در کليساهاى پروتستانى در يک طرف مردمانى محافظه کار و قديمى و در طرف ديگر مسيحيان آزادي خواه و حقيقت جو و عرفانى در مقابل يکديگر قرار دارند. بعضى از علماى الهى پروتستانى آزاديخواه ، عقايد مسيحى را طبق مقتضيات زمان براى متجددين تفسير مى کنند. خودخواهى ، گناه اصلى است و رستگارى در اجتناب از اغراض است . فليسين شاله مى گويد: در قرون وسطى و پس از جنگ هاى صليبى ، در اثر پيدايش افکار نوين در اروپا، گروهى دريافتند که کليساى روم از کليساى اوليه دين عيسى دور شده است . از طرفى بعضى از پادشاهان اروپا از استيلاء روحانى رم رنج مى بردند و در صدد بودند خود را از بند پاپ رها سازند. اخذ ماليات هاى ارضى بوسيله کليسا موجب وخامت اوضاع و تحريک مردم عليه دستگاه روحانى شد. اين علل اخلاقى و سياسى و اقتصادى در قرن شانزدهم ميلادى اصلاحات جديدى را در دين ايجاد کرد.
لوتر از اين فرصت مناسب استفاده کرد و به مخالفت عليه دستگاه کليساى رم قيام کرد و سازمان کليساهاى پروتستانى را بوجود آورد.
کليساهاى پروتستانى با وجود اين که در برخى از مسائل با يکديگر اختلاف دارند، مع ذلک در امورى مشترک هستند: همگى با قدرت الهى پاپ مخالف اند؛ بر خلاف کليساى کاتوليک داراى تشکيلات دموکراسى هستند؛ اشخاص غير روحانى در انتخاب پاسوران سهيم اند؛ مؤ منان براى ارتباط با خدا احتياج به روحانيون ندارند؛ مقام کشيشى همگانى است ؛ کشيشان ازدواج مى کنند؛ اعتراف به گناهان اجبارى نيست ؛ اساس شريعت کتاب مقدس است ؛ مؤ من مى تواند به آزادى اصول عقايد خويش را از کتاب مقدس بدست آورد و احتياجى به روحانيان کليسا ندارد؛ و به بکارت مريم و مقدسين و برزخ عقيده ندارند.
در کليساهاى پروتستانى در يک طرف مردمانى محافظه کار و قديمى و در طرف ديگر مسيحيان آزادي خواه و حقيقت جو و عرفانى در مقابل يکديگر قرار دارند. بعضى از علماى الهى پروتستانى آزاديخواه ، عقايد مسيحى را طبق مقتضيات زمان براى متجددين تفسير مى کنند. خودخواهى ، گناه اصلى است و رستگارى در اجتناب از اغراض است . جهنم وجود ندارد ولى جهت شايستگان در جهان ديگر، سعادت برقرار است . مراسم به زبان کشورى انجام مى گيرد. افکار ملى به جدائى کليساهاى پروتستانى کمک مى کند. از اين جهت کليساهاى کاتوليک به ذکر ارزش بين المللى بودن کليساهاى کاتوليک مى پردازند و کليساى پروتستان را موجد اختلاف و جدائى جامعه مسيحى مى دانند.
کليساهاى طرفدار لوتر در آلمان و کشورهاى اسکانديناوى و کليساهاى طرفدار "کالون "در فرانسه و سويس و هلند برقرار است . کليساى "آنگليکان " و کليساى فرقه ديگرى از پروتستان در "اکوس " از تأسيسات انگلستان است .
فرقه پروتستان در حدود نود ميليون نفر پيرو دارد که اکثرا در آلمان ، آمريکا و کشورهاى اسکانديناوى سکونت دارند. کليساى لوتر از کليساى کاتوليک جدا است ؛ و از لحاظ سلسله مراتب ، اختلافاتى با آن دارد. زبان مذهبى پروتستانها، انگليسى است . مراسم و شعائر پروتستانها عبارت است از:
1- تعميد.2- اعتراف غير اجبارى .3- تناول و افطار.4- تلاوت کتاب مقدس .5- حضور در کليسا و قرائت ادعيه لوتر. 6- ازدواج .
اعياد مذهبى پروتستان ها با اعياد کاتوليک ها يکى است . برخى آمار تعداد پروتستان ها را در جهان به دويست و شش ميليون نفر مى رساند. محل اجتماع پروتستان ها در انگلستان ، اسکاتلند، استراليا، آمريکا و کانادا مى باشد.(3)
پي نوشت ها :
1- ن .ك : فليسين شاله ص 456.
2- ن .ك : سير تحول ص .301-303.
3 - ن .ك : ترجمه ملل و نحل 334.
عبدالله مبلغي آباداني
افزودن دیدگاه جدید