فاطمه زهرا سلام الله علیها را بهتر بشناسیم: 22- مظلومیت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، قسمت سوم
5 - غصب فدك:
هنوز چند صباحی از مسألهی سقیفه نگذشته بود كه حادثهی دیگری رخ داد و آن اخراج كارگزاران حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از مزرعهی فدك و تصرّف آن توسط ابوبكر بود كه گفتیم طرح و نقشهی آن را عمر ریخته بود.
در این مشی سیاسی هدف ورشكست كردن علی (علیه السلام) و پراكنده ساختن یاران او بود، به ویژه مستمندانی كه به علت طرفداری از علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از بیت المال محروم شده بودند.
این كار بر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بسیار گران آمد، مخصوصاً از آن بابت كه صاحب حق بود و بر اساس زور و عوامفریبی آن را از دستش ربودند و فریاد او به جایی نرسید. او باور نمیكرد كه دشمن تا بدین حد بیشرم و حیا باشد. البته فدك سالها در دست ابوبكر و بعد عمر بود، ولی پارهای از اسناد نشان میدهند عمر پس از چندی آن را به علی (علیه السلام) پس داد و مدتها در دست فرزندان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود و پس از او مجدداً دست به دست میشد. ولی واقعیت این است که روح حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از این امر شدیداً متألم بود. و این عدم رعایت حق را یك مصیبت تلقی میكرد. فرزندان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) مادر را از دست داده بودند، دیگر فدك را میخواستند چه كنند؟
6 - نگرانی از عوامفریبی:
از موارد مظلومیت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) این بود كه خصم عوامفریبی میكرد. مثلاً فدك را كه حق حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود، از او گرفت ولی برای حق بجانب نشان دادن خود گفته بود اگر مایل باشی اموال شخصی من در اختیار تو باشد - یا به صورت مستقیم میراث او را گرفت بدین بهانه كه پدرت دستور داده و من نمیتوانم تخلف كنم.
برای حضرت فاطمه (سلام الله علیها) این شگفتی وجود داشت كه خدا و انسانیت و اخلاق چه شدند؟
چرا چیزی را به پدرش نسبت میدهند كه روح پیامبر از آن آزرده است؟
چگونه میشود مسألهای توسط پیامبر صورت گرفته باشد و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از آن بیخبر باشد؟
حضرت فاطمهای كه مركز اسرار پیامبر بود، چگونه از حدیث میراث كه امروز ابوبكر آن را اعلام میكند، بیخبر است؟
و این عوامفریبی روح حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را آزرده میساخت، زیرا بخاطر تقوا و انسانیت توان مقابله به مثل را نداشت.
7 – اهانتها:
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در مورد شخصیت خود از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) سندها داشت. جملهی معروف «فاطمة بضعة منّی» بر سر زبانها بود و یا عبارت پیامبر: «هركه فاطمه (سلام الله علیها) را اذیت كند، مرا اذیت كرده»، همگان شنیده بودند. بدین سان بسیار شگفتآور بود كه با وجود آن همه سخنان احترامآمیز، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) نسبت به او به فاطمه (سلام الله علیها) اهانت كنند و یا او را تحقیر نمایند.
ابوبكر پس از خطبهی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در مسجد به بالای منبر رفت و سخنان ركیكی دربارهی او گفت.
پناه بر خدا از تكرار آن كلمات! او را نعوذ بالله به روباه پیری تشبیه كرد كه شاهد او دم او میباشد. و هم گفت فاطمه (سلام الله علیها) برای اثبات حقانیت خود به ضعیفهها متمسك شده و از زنان یاری میطلبد. . . [1]
ام سلمه به دفاع برخاست و معترضانه گفت آیا دربارهی فردی چون فاطمه (سلام الله علیها) این سخنان رواست؟
او كه روز تولد، ملائكه او را در بر گرفتند، در خور این سخنان است؟
آیا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فاطمه (سلام الله علیها) را از میراث محروم كرده و به او خبر نداده؟
وای بر شما - زود است بر خدا وارد شوید و ثمرهی تلخ كردار خود را بچشید (و بر اثر این سخنان ابوبكر مقرری ام سلمه را قطع كرد)[2].
البته ابوبكر بعدها از كار و تلاش خود علیه فاطمه (سلام الله علیها) پشیمان بود و در دم مرگ گفته بود من سه كار را انجام دادهام كه ای كاش نمیدادم:. . . ای كاش وارد خانهی فاطمه (سلام الله علیها) نمیشدم اگر چه علیه من به جنگ میایستادند. . . [3]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت:
[1] . الزهراء(س)، ص 362.
[2] . همان منبع، ص 363.
[3] . ریاحین الشریعه، ج1، ص 286.
افزودن دیدگاه جدید