بداء چیست؟ آیا ممکن است که خدا پشیمان شود؟

واژه «بداء» در لغت عرب، به معناى ظهور و آشكار شدن است، و در خدای متعال هرگز با پشیمانی ارتباطی ندارد.

واژه «بداء» در لغت عرب، به معناى ظهور و آشكار شدن است، و در خدای متعال هرگز با پشیمانی ارتباطی ندارد.

خدای متعال با حضرت موسی (ع) قراری ۳۰ روزه در کوه طور می گذارد. اما این قرار را ۱۰ روز تمدید کرده و آن را ۴۰ روزه می کند:

«وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَةً[اعراف/۱۴۲] و ما با موسى، سى شب وعده گذاشتیم سپس آن را با ده شب (دیگر) تكمیل نمودیم به این ترتیب، میعاد پروردگارش (با او)، چهل شب تمام شد.»

خدای متعال اتفاقات و حوادث را در لوحی ثبت کرده، اما آنها را دچار تغییر و تحول می کند و بعضی از آنها را تغییر می دهد:

«یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ[رعد/۳۹] خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات مى ‏كند و «امّ الكتاب» [لوح محفوظ] نزد اوست.»

بنابراین رخ دادن تغییر در دستورات الهی، یا مقدرات او مطلبی قطعی و روشن است که قرآن به صراحت آن را بیان کرده است. اما این تغییرها به دلیل پشیمانی نیست و بیان این گونه سخنان از مقایسه خالق با خودمان است. که چون تغییرهای ما در بسیاری از موارد ناشی از اشتباه و پشیمانی است، تصور می کنیم که تغییرهای الهی نیز چنین است. در حالی که مومنین باید خدا  را از این گونه تشبیه ها منزه بدارند و او را آن گونه که لایق است، تسبیح گویند.

خود انسان ها علیرغم علم ناقص و جایز الخطا بودن، تغییر تصمیماتشان همیشه ناشی از اشتباه و پشیمان شدن نیست، بلکه ممکن است به دلیل تغییر شرایط و اوضاع، تصمیمی خلاف تصمیم سابق اخذ کنند. با این حال چگونه تصور می کنیم که هر تغییر تصمیم الهی را باید به پشیمانی ارتباط دهیم؟

بنابراین باید بنگریم که تغییر تصمیم خدای متعال، چه معنایی لایق ذات او دارد که با اندک دقتی موارد آن روشن می شود. به عنوان مثال:
قسمتی از تغییرها، به دلیل باز بودن دست بشر در تعیین سرنوشت خویش است. که می تواند با اعمال خود، آینده اش را رقم بزند. و اگر چه در مرتبه ای (ام الکتاب) هیچ تغییری روی نمی دهد، اما در لوح محو و اثبات تغییر ظاهر می شود که یکی از موارد آن را آیه زیر بیان کرده است:

«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ[رعد/۱۱] خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتى) را تغییر نمى ‏دهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!»

بنابراین خدای متعال که حال قومی را به گونه ای قرار داده، می تواند تصمیم خود را عوض کند و حال آنان را تغییر دهد، چون خود آن قوم، تغییری در خود ایجاد کرده اند. چنان که قوم یونس دچار همین تغییر حال شدند:
«قَوْمَ یُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَتَّعْناهُمْ إِلى‏ حینٍ[یونس/۹۸] قوم یونس، هنگامى كه آنها ایمان آوردند، عذاب رسوا كننده را در زندگى دنیا از آنان برطرف ساختیم و تا مدّت معیّنى [پایان زندگى و اجلشان‏] آنها را بهره‏ مند ساختیم.»

و خود حضرت یونس نیز از کسانی است که تغییری در حال او داده شد، به دلیل تسبیح خدای متعال توسط او:

«فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحینَ * لَلَبِثَ فی‏ بَطْنِهِ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ[صافات/۱۴۳-۱۴۴] و اگر او از تسبیح ‏كنندگان نبود تا روز قیامت در شكم ماهى مى ‏ماند!»

و یکی دیگر از مصدادیق تغییر در تصمیم الهی، تغییری است که تنها از منظر ما تغییر شمرده می شود و در اصل تغییری نبوده است. اما چون ابتدا مقداری از ماجرا با خبر می شویم و از همه آن با خبر نیستیم، بعد از روشن شدن سایر ابعاد ماجرا، احساس ایجاد تغییر می کنیم. مانند ماجرای قرار حضرت موسی با خدا که در ابتدا به آن اشاره کردیم که خدای متعال قراری که در ابتدا ۳۰ روز آن اعلام شده بود، در ۴۰ روز تمام شده می داند. و این نوع تغییر، تغییری است که از بزرگترین آزمون ها و آزمایش ها برای انسان شمرده می شود. کما اینکه قوم موسی در اثر همین تغییر ده روزه، به گوساله پرستی روی آوردند.

کما اینکه حضرت ابراهیم (ع) نیز همین گونه آزمایش شد. او تصور می کرد که باید فرزندش را قربانی کند در حالی که خدا در نهایت قربانی گوسفند را از ابراهیم (ع) طلب کرد.

در قرآن منکران بداء نیز به شدت توبیخ شده اند. آنجا که خدای متعال در مذمت ادعای یهود می گوید:

«وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ[مائده/۶۴] و یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است.» دستهایشان بسته باد! و بخاطر این سخن، از رحمت (الهى) دور شوند! بلكه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است.»

در تفسیر نمونه ج۴، صفحه ۴۵۰ در توضیح این آیه می نویسد: «از بسیارى از روایاتى كه از طریق اهل بیت ع به ما رسیده استفاده مى‏ شود كه این آیه اشاره به اعتقادى است كه یهود در باره مساله قضا و قدر و سرنوشت و تفویض داشتند و معتقد بودند كه در آغاز خلقت خداوند همه چیز را معین كرده و آنچه باید انجام بگیرد، انجام گرفته است و حتى خود او هم عملا نمى‏تواند تغییرى در آن ایجاد كند!»

افزودن دیدگاه جدید